الان كه گفتيد سوخته ياد يه چيزي افتادم...
كلاس دوم دبستان بودم تو 4 شنبه سوري دست سوخت:cry:( البته خيلي شديد نبودا) ديدم نميتونم تو خونه بمونم از طرفي هم دستم حسابي به سوزش افتاده بودم... رفتم قمقمه ي مدرسمو پر اب كردم انداختم گردنمو رفتم بيرون يه دستمو گذاشتم تو قمقمه با اون يكي دستم ازين فشفشه...