عجب ماشین توپ توپــــــــی مرسی ازت
-
بهار عاشق شدی؟نگووو نه که باورم نمیشه
سلام دوستم
منکه خاطره رو گفتم که
پس با این اوصاف پایه بودی.....
من نمیدونم از بس ساکت بودم مرکز توجه بودم؟ یا بخاطر درس؟راستش اگه برگردم دوست دارم از یه معلمم حتما بپرسم چرا زیادی دوستم داشت با اون همه ابهتش!!(بهار یه بار بیست وپنچ صدم کم گرفتم زنگ تفریح گفتن باهاشون برم حسابمو برسه بخاطر بی دقتیم!) به جان خودم اینو خیلی دوست دارم بپرسم
چون اون معلم خاص بود به نظر بچه ها و منم.
حالا چرا اینجوری شد
دبیرستانم شما مبصر داشتید مگه!؟
عه من داشتم خاطره میوشتم تو اومدی و رفتی که
قصه ما به سر رسید بهار داره به خونشون میرسه
شبت بخیر بهارجان
جالب بود بنده خدا معلم شما
راستش من فقط همون یه بار که معاون گفت ستاره ستاره ازت اصلااااااا انتظار نداشتم دیگه بار اول و آخرم بود میدونی چرا اینو گفت؟چون برای اولین بار نرفتم سر صف(موندم چطور فهمید آخه!!هنوزم واسم سواله!) و موندم کمک یکی از بچه ها برای اینکه بهش کمک کنم چون خیلی بد میشد معلم میفهمید تمرین حل نکرده داخل پرانتز بگم خودم از اون دسته بودم توی خونه عمرا تمرین حل میکردم، خلاصه اومدم ثواب کنم کباب شدم ...تازه نامرد طرف رفت قایم شد! من اصولا کار اشتباهی میکنم راست وایمیستم اعتراف میکنم چون دروغ بگم خیلیییی ضایع دروغ میگم همون بهتر گردن بگیرم
خلاصه اصلا چند روز روم نمیشد معاونو نگاه کنم احساس میکردم چه کاری کردم اما اون دوستم .....
الان که دارم میبینم حق میدم اون لقبو میذاشتن روم من دیگه زیادی قوانین رو رعایت میکردم نوبرهالانمم نوبرم
ببخشید بهارجان کاری پیش اومد کاملا یهویی در حدی که نشد تایپ کنمدرصورتی که خودمم بدون اطلاع دادن رفتن رو دوست ندارم شرمنده:-(
خودت خاطره نداری؟
"زندگی" یعنی...
بخند ، هرچند که غمگینی ؛
ببخش ، هرچند که مسکینی ؛
فراموش کن ، هرچند که دلگیری...
اینگونه بودن زیباست
هر چند ڪه آسان نیست...
پس اون یکی رو قبولش داری امیدوارم بزودی بشه همون اریبعشق....
من خودم قبولش ندارم
مرررررسی اینا که خیلـــــــــــــــی خوشمــــــــــــــــــــــــزه بودن البته بفرمایید تا به تاراج نرفته همش
واسه پیامای قشنگی که توی وب گذاشتی هم ممنون واقعا زیبا بودن....
همون تعریف بود که ناراحت میشدیم دیگه، البته الکی راستش من یکی که باید زیادی توی نقش میرفتم و تهشم نقش معلمو اون روز من بازی میکردم و شاید چون انقدر جای معلم بودم که معلمی رو انتخاب نکردم!!!یه بارم که خواستم مثل بقیه آزاد و رها باشم معاون برگشت گفت ستاره!ستاره ازت توقع نداشتم آخه منم مثل بقیه مگه من بزرگتر بودم! تازه کوچکترین عضو کلاس بودم! دیدم همون پاستوریزه که لقبم شده حقمه و دیگه نخواستم مثل بقیه شادی کنم و تازه گفتم عمرا روزی معلمی رو انتخاب کنم!
اینم یه خاطره!
تو خاطره داری؟ شیطنت میکردی بعید میدونما
اردیبهشت یا اردیبعشق هان؟من دانش آموز زبر و زرنگیماااا (تهدید خانوم معلم توسط دانش آموز ندیده بودیم که دیدیم)
ممنون خودت خوبی؟چه خبرا
روحیه گرفتم عجیبمتشکرم بانو
تازشم جای خالیت باعث شد یه وب جدید بذارم که یهویی شد بدردنخور دراومد:دی
نه چیزه، میدونی چیزه خب یعنی چیز خواستم خاطره تعریف کنم
ولی باید اینو میفرستادم.......
حواست کجاست هان؟
سلام خانوووووم معلم این بیسته کار دست خودتونه؟:دی
به به این همه آلوچه و لواشک واسه منه بخورم فشارم به منفی میرسه که
خوبی؟
مرسی واسه خوراکیا برم یه لواشک بیارم که نمیشه اینا رو دید و دست روی دست گذاشتبفرمایید اتاق من در خدمت باشیم آذوقم زیاده ها
سلام ممونم خانومی مرسی از لطفت
همیشه پر از مهربانی بمان ...
حتی اگر کسی قدر مهربانیت را
نداند ...
این ذات و سرشت توست که
مهربان باشی
تو خدایی داری که به جای همه
برایت جبران می کند ...
کی اومدی کی رفتی خانوم معلم؟ کلاس تعطیل شدآخی چقدر خوشحال میشدیم معلم نمیومد ولی جلوی ناظم و اینا باید الکی ناراحت میشدیم
عه هندونه بود عجبمرسی
به به ببین کی اینجاست
اجازه خانوم شما که بی دقت نبودی
در بهشت بهار قابل مشاهده هست همون که گفته بودی:دی
حالا که خوب بودم برام اممم بذار ببینم برام پفک و لواشک جایزه بگیرکلا دانش آموز کم توقعیم
توی هرچی شک کردی در اینکه دانش آموز خوبی هستم شک نکن
اعتماد به سقف الان به من میگن عایا
این روزا هرچی میبینم فک میکنم هندونس از بس خوردم! نکنه اینم سرابه
سلام خانوم معلم بی دقت
آخه منکه همون تذکر اول عوضش کردم الانم همونه
رفتی...
باوشه
خیلی خوشحال شدم بهارجانم
مواظب خودت باش
و مرسیییی
راستی روز جوان مبارک -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
