(رها)
پسندها
1,761

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • دست از سرم برندار!
    مـدّتهاست یک من ،در خودم فراریست.حالا با دیدنت دوباره صدایش را شنیدم
    انگار میخواهد برگردد.
    فقط تو میتوانی او را دریابی
    لطفا یکبار برای همیشه دست از سرم برندار.

    مسعودرضازاده
    دوستش داشته باشي
    و او
    در دو قدميِ عاشقِ تو شدن
    اين پا و آن پا کند
    و بگويد
    عاشقم نکن
    مي‌خواهم عاقلانه تصميم بگيرم
    شايد با آدمِ آسان‌تري بروم

    و تو
    عاشقش نکني
    او برود

    مدتي بعد بيايد و بگويد
    چرا عاشقم نکردي
    وقتي مي‌ديدي
    اينقدر عاقلانه اشتباه مي‌کنم ؟

    و تو
    فقط
    به دستش نگاه کني
    و نداني
    اسمِ کاري که کردي
    چه بود ؟


    «افشين يداللهي»
    به دریا می زنم ،
    شایـــــــد به سوی ساحلی دیگر
    مگر آسان نماید
    مشکلــــــــــم را مـــــشکـــــلــــی دیگر ...

    من از روزی که
    دل بستم به چشمان تو دیدم
    که چشمان تو
    می افتند بــــه دنبال دلی دیگر ...

    به هر کس دل ببندم
    بعد از این خود نیز می دانم
    به جز اندوه ِ
    دل کندن ندارد حاصلی دیگر ...

    مـــــــن از آغاز
    در خاکم نَمی از عشق می بینم
    مرا می ساختند
    ای کـــــــاش ، از آب و گـِـــلی دیگر ...

    به دنبال کسی
    جــــــــامانده از پــــــرواز می گردم
    مگر بیدار سازد
    غــــــــــافــــــــــلی را ، غــــــــافــــلی دیگر ...

    ((فاضل نظری))
    .

    پرپرواز ندارم
    اما
    دلی دارم در حسرت درناها
    .
    .
    .

    آه
    این پرنده
    در این قفس تنگ
    نمی خواند.

    "شاملو"
    اشک هایم هم...
    شبیه تو شده اند...
    گریه که می کنم نمی آیند...
    "دلم یک دوست میخواهد که اوقاتی که دلتنگم
    بگوید خانه را ول کن بگو من کی، کجا باشم؟"

    اگر یک بار دیگر فرصتی باشد که تا دنیا -
    بیایم دوست دارم تا قیامت در کما باشم

    خیابانها پر از دلدار و معشوقان سردرگم
    ولی کو آنکه پیشش میتوانم بی ریا باشم ؟

    یکی باشد که بعد از سالها نزدیک او بودن
    به غافلگیر کردنهای نابش آشنا باشم
    نمی‌گنجد

    نفس در سینهٔ من

    بس که دلتنگم


    #بیدل_دهلوی
    ای بر پدرت دنیا
    آن باغ جوانم کو

    دریاچه ی آرامم
    کوه هیجانم کو...

    #علیرضا_آذر
    آفتاب از کدوم طرف دراومده یاد ما کردین...
    ممنون بابت متنای زیبا...
    گاهی نه آشنا درد را می فهمد
    نه حتی صمیمی ترین دوست
    گاهی باید تنهایی ، درد را فهمید
    تنهایی ، خلوت کرد
    تنهایی ، آرام شد
    و ‌تنها خدا می داند
    چه می گذرد در دلت . . .
    عاشقى كه از رنج صبحگاهى
    به خانه ى ما پناه مى آورد
    چگونه در رنج و جرأتش شك كنيم؟

    لباسش سياه بود
    مى گريست
    من انگشتانش را به ياد داشتم

    عاشقى بود
    كه صبحگاه دير
    به مسافرخانه آمده بود
    آدميزاد فقط با آب و نان و هوا
    نيست كه زنده است
    اين را دانستم و می‌دانم
    كه آدم به آدم است كه زنده است
    آدم به عشق آدم زنده است!

    محمود دولت آبادی
    خوا داخو پئ نا .. خوش بی یا خوا
    همو کار ئه که ین نه هر من .. تازه پیش هات چی بکه ین
    ممنون شکور خاسم
    خوش بی
    خه ریک کاری خانوه که مان بوم
    آخری پام پیچ که وت چوم لاقم جراحی کرد
    ب سلامتی
    له شت ساغ بئ یا خوا
    ایشالا ئه ویش ته واو ئه بئ ده ی
    سه ر که وتوو بی
    سلام و علیکم
    له روشنایی بی
    باشی شوکور ؟؟ حالت خاسه ؟؟
    ولا خه ریک کار و بار و ب سر بردنی ژیانین
    خواهش ده که م
    فردا خیلی دیر است ،
    از همین "لحظه" شروع کن !
    نباید بگذاری عقربه ها دُورت بزنند ؛

    دست ببَر در ذهنت ؛
    هر چه افکارِ منفی دارد ، خالی کن!
    باید جا برای احساساتِ خوب باز کنی.

    خاطرات مُرده ی زیادی
    روی دستت باد کرده است!
    تمامِ کهنگی ها را باید خاک کنی.

    پروانه های زیادی درتو
    سر از پیله در آورده اند؛
    وقتِ آن است که از خودت آزاد شو!

    به پرواز با بال های شکسته
    ایمان داشته باش...
    روح من...
    مدتهاست که درستاره ای
    دیگر زندگی می کند
    به دورازتمامی قانون هایی که
    روی زمین برای زندگی
    ساخته اند وروزی هزاربار
    آدم درونش می میرد
    در سرزمینی که از اینجا
    خیلی خیلی کوچکتروگردتراست
    چند قدم که برداری چندین
    بارخورشیدوماه هم دیگررا
    می بوسند
    آنجاهیچ فاصله ای معناندارد
    یک قدم دورترشو تاهزارقدم
    به آغوشت نزدیکترشوم...
    دوست داشتن که فاصله نمی شناسد
    هی‌ می‌‌آید و نمی رود

    همین است آدم دلش می‌‌خواهد
    هر روز، یک دل‌ سیر ترانه گوش کند.

    امیر وجود
    دغدغه هایت را به من بسپار
    و آرامشم را بگیر
    هنوز شانه هایم برای تو خالیست
    هنوز آغوشت ،
    آرامترین ساحل امن جان من است
    می دانی... ؟!

    رضا کاظمی
    می آیی
    با انار و آینه در دست هایت
    یک دنیا آرامش در چشم هایت
    و قناری کوچکی در حنجره ات
    که جهان را
    به ترانه های عاشقانه میهمان می کند.

    می دانم تاپلک به هم بزنم
    می آیی
    و با نگاهت
    دشت ها را کوه
    کوه ها را پرنده می کنی
    به قول فروغ:
    من خواب دیده ام....!
    "رضا کاظمی"
    بيدار شدم
    صبح شده بود
    و چاره اي جز دوست داشتنت نبود
    هر كسي كاري دارد
    حتي آدمهاي بيكار
    اين شغل من است
    دوستت دارم

    علی_بهمنی
    چقدر شبیه تو می شود
    خورشید

    وقتی آسمان
    روسری آبی ات را
    می پوشد

    کامران_کامرانی
    همہ فڪر مےڪنند ڪہ من
    شاعــرم
    شعر مےگویم
    آنها نمےدانندڪہ من
    تورادارم

    تورانمےشودســـرود
    هنــوزنمے‏ دانم چـــرا
    بوســہ هایم
    شعـــرمےشودهرروز

    "علیرضا اسفندیاری"
    نبودنت یک طرف!!
    خاطره هایت طرفی دیگر!!
    من این وسط ماندم تنهای تنها ...
    نه تحمل نبودنت را دارم...
    نه تحمل مرور خاطره هایی که فقط نبودنت را گواهی میدهد...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا