(رها)
پسندها
1,761

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نه بابه ئیختیارت هه یه وا ملی ناراحت ده بم
    زور زور خوشحال بوم
    تا بیت له م درفه تانه و بتوانم له حضورت فیض ببم :smile:
    شه و ت شاد :gol:
    زور زور ممنونم
    منیش هیوادارم همو کاتیکت هیمن و آرام بیت:gol:
    گـاهـی در ذهـنـم
    آنــقــدر واقـعـیــت داری
    کـه دسـتـهـایـم هــوایت را در آغـوش می گــیـرد ...
    اختیارت هه یه من شاگردیکی چکوله ش نیم
    ده ی ئه وه خوی نیشانه ی خوش تبعیه ئیتر :smile:
    هر یک از زنانی که
    زمانی بی تفاوت
    از کنارشان گذشته ای
    تمام دنیای مردی بوده اند.

    همین زن که از اتوبوس پیاده شد
    با چشمهای معمولی
    و کیفی معمولی تر
    و تو معصومش پنداشتی
    روزی، جایی
    کسی را آتش زده
    با همان ساقهای معمولی
    و انگشتهای کشیده.

    شک ندارم
    مردی هست که هنوز
    در جایی از جهان
    منتظر است آن زن
    خوشبختی را در همان کیف چرم معمولی
    به خانه اش ببرد...

    رويا شاه حسين زاده
    یک روز صبح
    قبل از اینکه به آینه چشم بدوزی
    تلفن همراهت را بردار و سلامم کن!
    و به رسم عادت شیرین گذشته...
    عکس خواب آلودت را برایم بفرست!
    مگر میتوانم قربان صدقه ات نروم؟!
    قول میدهم!!
    هیچ چیز به روی خودم نیاورم!
    و انگار که همین دیشب
    خیلی بی حاشیه و صمیمانه به هم
    شب بخیر گفته ایم!
    خیالت راحت
    من آنقدر دلم تنگ است
    که یادم می رود چه بلایی سرم آورده ای.

    #علی_سلطاني
    زن ها وقتی دلتنگ میشن دوست دارن داستانی که هزار بار واسه کسی تعریف کردن را باز هم تعریف کنن تا حالشون خوب شه...
    اما اگه سکوت کردن،یعنی نمیخوان که حالشون خوب شه!

    #روزبه_معین
    گاهی دلتنگى
    شبیه دیدن عکسی قدیمی میان آلبوم خانوادگیست،
    شبیه پیداکردن نوشته ای غبارگرفته
    از زیر فرش های کف اتاق،
    چیزی مانند بوی کمرنگ عطر
    از شیشه ی خالی ادکلن مورد علاقه ات،
    دیدن شاخه گلی خشک
    میان صفحات کتاب قطوری که مدت ها بازش نکرده ای،
    خواندن دوباره ی کارت پستالهای نَم کشیده
    و ملاقات اتفاقی با چهره ای که سالها پیش همسایه ات بوده ...
    ما در گذشته هایمان زندگی میکنیم
    و همیشه جسممان
    به ناچار
    به روزهای بعدی منتقل میشود.
    خوش بی
    موراحمی خاتون ئه و قسانه چیه
    منیش هه ر وه ها .. تا بیت له م کاتانا و له خزمتان دا بم

    ئیوه ش ئاگاداری خوتان بن
    شه ویکی پر له خوشی و هیمنی تان بیت :gol:
    زور زور جوان بوو دستت خوش بیت
    سه رکه وتوو بی یاخوا
    ئه ویش گه ره کیه ده ی
    ایشالا ته واویش ده بئ
    هه ر ماندوو نه بی
    خوش بی ولا خاسم شکور ئیوه باشن ؟؟
    حالتان چونه؟
    چاوت خوش بئ
    پام باشتره سپاس
    خواهیش ئه که م
    شیعری ئیوه ش جوانه : )
    [Forwarded from کانال رسمی عاشقانه‌ها]
    [ Photo ]
    اگر آدم
    دلش بگیرد
    دردش را
    به کدام پنجره بگوید
    که دهانش
    پیش هر غریبه ای باز نشود؟
    آدم بیست درصدی کیست؟
    آدم بیست درصدی عبارت است از یک حضور کمرنگ در زندگی ”دیگری“.
    کسی که نه میتواند یک آدم صد درصدی پررنگ باشد که وقتی ”دیگری“ دلتنگ است او را دریابد، ببرد کافه یا دور دور و بگوید ”دیگری“ دیوانه غصه نخور من اینقدر می مانم تا حال دل تو خوب خوب بشود
    و نه دلش می آید که برود و کلا نباشد تا بلکه یک آدم صد در صدی مناسب بیاید توی زندگی ”دیگری“.
    آدم های بیست درصدی بدون اینکه بدانند برای ”دیگری“ فضایی میسازند که ”دیگری“ بینوا نداند خودش با پای خودش برود یا بماند؟ یکجور بلاتکلیفی بین ماندن و رفتن...
    #محبوبه_دری
    با دلتنگی ات، مرا بیتاب نکن؛
    و با بیتابی ات مرا دلتنگ!
    تو تکیه گاه منی، تکیه گاه اگر محکم نباشد، تکیه بی معنی است.
    با قلبت احساس کن؛ اما با قلبت فکر نکن.
    بگذار کمی دیگر هم تحمل کنیم؛ همانطور که صدها سال تحمل کرده ایم.
    غذای نیم پخته از خام بدتر است؛
    زیرا خام، فریب نمی دهد،اما نیم پخته می فریبد.
    پس کمکم کن تا پخته بازگردم...

    ✍?????? #نادر_ابراهیمی
    اولين روز بارانی را به خاطر داری؟
    غافلگیر شدیم
    چتر نداشتیم
    خندیدیم
    دویدیم
    و به شالاپ و شلوپ های گل آلود عشق ورزيديم…

    دومین روز بارانی چطور؟
    پیش بینیش را کرده بودی
    چتر آورده بودی
    من غافلگیر شدم
    سعی می کردی من خیس نشوم
    و شانه سمت چپ تو
    کاملا خیس بود…

    سومین روز چطور؟
    گفتی سرت درد میکند
    حوصله نداشتی سرما بخوری
    چتر را کاملا بالای سر خودت گرفتی
    و شانه راست من کاملا خیس شد

    چند روز پیش را چطور؟
    به خاطر داری؟
    که با یک چتر اضافه آمده بودی؟
    و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر
    توی چشم و چالمان نرود
    دو قدم از هم دورتر برویم…

    فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم،
    تنها برو…

    #علی_شریعتی
    Graphic_Post_insta
    ?????? گاهی وقت‌ها کمی خودخواه بودن چیز بدی نیست!
    اگر دیگران را عادت بدهی که همیشه آب میوه‌ی مانده‌ی ته دستگاه آب میوه گیری سهم تو باشد، یا کتلت زیادی برشته شده، یا بدمزه‌ترین آب‌نبات مانده در ظرف شکلات یا هر چیزی که دیگران دوستش ندارند؛ به مرور این می‌شود سلیقه‌ات، می‌شود سهمت!
    هیچ‌کس هم نمی‌گوید: «آه چه موجود فداکار و دیگردوستی»

    بد نیست گاهی برای خودت بهترین و خنک‌ترین نوشابه‌ها را باز کنی. چرا سهم تو نرم‌ترین بالش نباشد یا بهترین یادگاری از سفر، یا سر گل غذا یا حتا ساعتی از برنامه‌ی دلخواه تلویزیونی؟

    گاهی باید مثل ملکه‌ها رفتار کرد. باید به دیگران فهماند در وجود هر زنی یا مردی غیر از یک موجود فداکارِ همیشه قانع، ملکه و پادشاهی زندگی می‌کند که گاه باید عصای سلطنتش را بالا بیاورد محکم و شق و رق بر زمین بکوبد تا دیگران یادشان بیاید قرار نیست همیشه سهم تو از معمولی‌ترین چیزها باشد.
    یادت باشد تو ملکه و سلطان زندگی‌ات هستی نه فقط مُسکن و مرهم دردهای دیگران!
    هر گلی به یه خاک و یه گلدونی عادت داره
    اگه اون گل رو از اون خاک بیرون بیاری و بکاریش توی یه جای دیگه تا چند روز پژمردست .
    دلت قرص نیست گُلت میگیره یا نه .
    یه روز صبح که از خواب پا میشی میبینی گُلت بهت سلام میکنه و ریشه گرفته .
    اما تو تویِ دلش نیستی . فکر و خیالش پیش همون جای قبلیه .
    قصه ی گُلِ توی باغچه قصه ی ما آدماست . قصه ی دلای شکستست .
    ما آدما هر جا که نفسمون سبک بالا و پایین بیاد مال همونجاییم .

    مثل وقتی که توی اتوبوسی و از یه شهری دیگه داری میای به سمت خونه .
    اون موقع که پاتو از اتوبوس پایین میزاری . مثل همون حس پیاده شدن .
    خلاصه خودمونو گول نزنیم . سعی کنیم حال خودمونو عوض کنیم .
    چقدر ساده دلم را
    ندید می گیری

    کسی ندید بگیرد دل تورا؛ خوبست؟؟

    زهره_هوشیار
    نمی‌دانم
    در کجای #عشق ایستاده‌ام
    خوب است یا بد
    اما دلم دیگر برایت
    تنگ نمی‌شود، نمی‌تپد!

    نم نم
    به لطف گریه از "غم" گذشته‌ام
    من به ترک عادت‌ها، عادت کرده‌ام؛

    بر گشته‌ام به اوّلِ اوّل آشنایی
    به همان روزهای بی"تو"یی
    تنهایی، تنهایی، تنهایی...

    #مینا_آقازاده
    دور نشو
    حتى براى يك روز
    چون
    .
    .
    چگونه بگويم
    يك روز زمانى طولانى ست
    براى انتظار من
    .
    .
    مثل انتظار در ايستگاهى خالى
    در حالى كه قطار ها در جايى ديگر به خواب رفته اند

    #پابلو_نرودا
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا