الناز تبریز
پسندها
2,641

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام_مرسی خوبم.
    باید ببخشید ک دیر جواب دادم.
    ان شاأله سالی سرشار از خیر و برکت پیش رو داشته باشید.
    پیشاپیش سال نو مبارک
    شب می آید
    و پس از شب ، تاریکی
    پس از تاریکی
    چشمها
    دستها
    و نفس ها و نفس ها و نفس ها...
    و صدای آب
    که فرو می ریزد
    قطره قطره قطره از شیر.
    بعد
    دو نقطه سرخ
    از دو سیگار روشن
    تیک تاک ساعت
    و دوقلب
    و دو تنهایی..!
    فروغ_فرخزاد
    سلام مرسی شما خوبی؟!
    خواهش میکنم ...:redface:
    چه خوب که خوشتون اومد:gol::gol:
    از چهارشنبه سوریِ سُر خورده در
    آتش پارگیِ چشمانت... تا
    خانمان سوزیِ شیطنت های تو..،
    هیچ شعری
    از پسش بر نخواهد آمد،
    حسِ خود سوزی را
    که در باورم لانه کرده است..
    شبیه آتشی که
    زبانه اش نای چانه زدن نداشت،
    سرخی ات را
    به شعله شعله ام جولان می دادی،
    که آتش را به شعر می کشیدی و
    شاعر را به بطالت..
    آتش که از خجالت آب شود
    شاعر سرش را دودستی می چسبد.. که
    این واژه ها
    به توصیف زیبایی ات، قد نمی دهند.. و
    آن فکرها..،
    به بکریِ تو کارگر نیستند..،
    مادامی که
    با چشم هایت، آتش می سوزانی..
    با تاخیر چهارشنبه سوریتون مبارک:redface:
    زن
    حقیقت عشق را زود تشخیص می دهد ،
    با حس نیرومند زنی؛
    و اگر دبه درمی آورد ،
    از آن است که عشق هم برایش کافی نیست ،
    او بیش از عشق می طلبد ،
    جان تو را..
    محمود_دولت_آبادی:surprised:
    مواقعی هم هست،
    که آدم چمدانش را برای رفتن نمی بندد،
    بلکه می خواهد طرف مقابلش را بترساند !
    زن ها ...
    همه ی زن ها،
    برای یک بار هم در زندگانی شان که شده،
    چمدان های شان را بسته اند !
    آدم این کار را می کند که، نگهش دارند ...
    مارگریت_دوراس
    خوب بود اگر می دانستی زن ها دنبال بهانه برای نرفتن اند .
    اگر رفتنند منتظر
    برگشت نیستند ، منتظر ارزششان هستند .
    منتظر اینکه بزرگ ترین خیانت بشریت را دستت بگیری و با یک تماس ساده بگویی : نگرانتم .
    زن ها منتظرند تا یک نفر دنبالشان بدود و بگوید : کجا ؟ صبر کن .
    این روزها
    بی حواس ترین زن دنیا منم
    که در گذر از میان مردم این شهر
    با هر عطری به یاد تو مست میشوم
    و در چهار خانه ی
    هر پیراهنی شبیه تو
    بیتوته میکنم
    این روزها
    هستی و نیستی
    و میان بی حواسی های معلقم
    قدم میزنی
    تو را میگردم
    در میان تمام کسانی که شبیه تو نیستند
    و سراغ تو را از شلوغ ترین
    خیابان های شهر میگیرم
    نیستی که نیستی
    و من
    بی حواس ترین زن دنیا
    حواسم از تو پرت
    نمیشود که نمیشود
    منیره_حسینی
    نمی توان سینه ای را شکافت
    و دید
    تا چه اندازه درد
    در انسان ته نشین شده است
    باید ضربه را خورد
    باید دور شد و رفت
    زخم های امسال
    اصابت دردهایی ست
    که دو سال پیش خورده ایم
    سید_محمد_مرکبیان
    در عکس هایش که برایم می فرستاد
    همیشه تنها بود !
    در خیابان
    پارک
    خانه
    فکر می کردم بی من
    هرجا برود تنهاست
    و من
    چه ابلهانه
    عکاس را ندید می گرفتم ... !
    احسان_نجفی
    بیـــآ به دلتنگــے جمعه
    اینـــ همہ خُـرده نگـیــریمـــ ..!!!
    جمعہ همـــ ، خوبــــــ آدمــ استـــــ ..!!!
    هــر شنبہ اۍ شــآیـد دلـشــــ گیـر شــود !!!
    امـــآ جمعہ چونـــ تعطیــل استـــــ ،،
    بیشتــر ڪنـآر تنهــآیـے مـآستـــــ !!!
    بعضے وقتــــ هــآ تنهــآیـے جمعه ،،
    آنقــدر بہ آدمــ مےآیــد !!
    ڪہ هیـــچ چیـز حالتـــــ رآ خوبـــــ نمےڪند ;
    جـز اینڪہ ...
    هی قــدمــ بــزنی خـودتـــــ رآ ..!!!
    یک روزِ جمعه
    لباسِ شیکِ رفتن پوشید
    غـــــرور شعر را شکست..
    وبرای شاعر،
    تنها لکنت به ارث گذاشت
    آنــــــقدر که از حرف زدن بیافتد..
    ﺍﺯ ﯾﮏ ﺟﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺑﻌﺪ..
    ﺍﺩﺍﻣﻪ ﻣﯽ ﺩﻫﯽ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﺟﺎﯾﯽ ﭘﺮﺕ
    ﺩﺳﺖ ﻣﯽ ﮐﺸﯽ ﺍﺯ ﺗﻤﺎﻣﯽِ ﻋﺸﻖ ﻫﺎﯼ ﭘﺎﺭﻩ ﻭﻗﺖ..
    ﻭ ﭘﻨﺠﺮﮤ ﺩﻝ ﺭﺍ
    ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ ﻣُﺸﺮﻑ ﺑﻪ ﺍﻧﺰﻭﺍﯾﯽ ﮐﻪ
    ﺑﺎ ﻫﯿﭻ ﺁﻏﻮﺷﯽ ﻣﻌﺎﻣﻠﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻮﺩ...
    شبیه کلاغی که
    دل از مترسک بریده
    به لانه بر میگردم.. تا
    در محیطِ هاشور خوردۀ بی کسی هایم
    خـودم را قـانع کنم که
    بالاتر از سـیاهی
    رنگِ تنهایی است.. که
    در امـــتدادِ یأسِ یک غروبِ جمعه
    بر چهار دیواریِ نمورِ خیالم، پاشیده است..
    دست خودش نیست...
    پنج شنبه عطر نبودن دارد...
    بسان دختری با موهای بافته
    که در پشت پنجره قدیمی خانه
    چشم به راه مسافری نشسته است
    که بلیت برگشتش را گم کرده
    ویا فردی که فراموشی دارد و آدرس خانه را
    جا گذاشته است...
    هفته ها می آیند و میگذرند
    خاطراتت میمانند و هجوم می آورند
    که تنهایی را بیشتر کنند...
    پنج شنبه مثل خیال توست
    عطرش در خانه میماند و قصدش دوباره رفتن است...
    حال دل ما
    حکایت زمستانیست
    سخت در تلاش نمایش بهار!
    صورتمان همه آفتابی و دلپذیر
    دهان که می گشاییم
    سوز آهمان
    تا مغز استخوان را میسوزاند...
    #هستی_دارایی
    ممنون خیلی ممنون خوبم راستش شما اخرین بازمانده های دوستان قدیمی و هم ذوقم تو باشگاه هستید شما چند نفر دوستم که باشید منم خوبم:)
    پیش از آنکه بگویی
    " دوستت دارم "
    خوب فکر کن !!
    به فردا فکر کن ؛
    به فرداها
    به آینه
    به غروب
    به پاییز
    به باران
    به اشک
    به عصا
    به ....
    به همه چیز خوب فکر کن
    خوب که فکر کردی ،
    بگو
    " دوستت دارم "
    و پس از آن
    بجز
    " ما "
    به هیچ چیز فکر نکن
    به هیچ چیز
    هستی دارایی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا