nazanin.990
پسندها
515

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • این خانه
    با خیال تو
    رنگ دیگری به خود گرفته...
    انگار
    پنجره أش دنبال تو می گردد
    هر وقت باز می شود رو به خیابان...
    انگار
    اتاق هایش
    حبس کرده أند بوی عطر تو را
    برای شب های نبودن أت...
    انگار
    این تخت
    اندام تو را
    بر روی خودش حکاکی کرده
    و من
    هر شب
    چنان در آغوش أت می گیرم
    که تمام اجزای خانه
    شک می کنند به نبودن أت...
    محمدقدیم
    آدم ها می گذرند
    آدم ها از چشم هایم می گذرند
    و سایه ی یکایکشان
    بر اعماق قلبم می افتد
    مگر می شود
    از این همه آدم
    یکی تو نباشی!؟
    لابد من نمی شناسمت
    وگرنه بعضی از این چشم ها
    این گونه که می درخشند،
    می توانند
    چشم های تو باشند
    رسول_یونان
    یکی رفت و،
    یکی موند و،
    یکی از غصه هاش خوندو
    یکی برد و،
    یکی باخت و،
    یکی با قسمتش ساختو
    یکی رنجید،
    ""یکی بخشید""
    یکی از آبروش ترسید
    یکی بد شد،
    یکی رد شد،
    یکی پابند مقصد شد
    تو اما باش،
    """خدا اینجاست...!!
    سالها رفت و هنوز
    یک نفر نیست بپرسد از من
    که تو از پنجره عشق چه ها می خواهی
    صبح تا نیمه ی شب منتظری
    همه جا می نگری
    گاه با ماه سخن می گویی
    گاه با رهگذران
    خبر گمشده ای می جویی
    راستی گمشده ات کیست؟
    کجاست؟
    #قیصر_امین_پور
    حس ششم زنانه
    حس بویایی نیست ،
    اما می تواند
    عطر حضور یک زن را
    در خاطرات نزدیک تو احساس کند .
    حس ششم زنانه ،
    حس چشایی نیست،
    اما می تواند بفهمد ،
    طعم کدام " دوستت دارم "
    زیر زبانت مزه کرده است .
    حس ششم زنانه ،
    حس لامسه نیست .
    اما گرمای دست کسی را غیر خودش ،
    در دستهایی که مدتهاست برایش سرد شده ،
    خوب احساس می کند .
    حس ششم زنانه ،
    حس شنوایی هم نیست .
    اما می تواند کوچکترین نجوای محبتی را
    که زیر گوشت خوانده شده ، بشنود .
    حس ششم زنانه،
    حس بینایی نیست .
    اما چشم بسته هم می تواند ببیند ،
    قلبت دارد برای چه اسمی ،
    تندتر از قبل می زند ....
    حس ششم زنانه .
    لعنت به حسی که نمیتوان آن را کور کرد .
    کر کرد.
    زبان برید .
    حسی که
    نمی توان انکار کرد از بس آشکار است .
    لعنت به حس ششم زنانه که از صدها بازپرس
    دقیق تر می تواند،
    مچ تو را بگیرد .
    و تو ،
    می خواهی حس ششم زنانه را
    به زندان سکوت محکوم کنی .
    شبنم نادری
    من همینم..
    من شبیه رویاها نیستم
    نه شبیه پرنسس های دیزنی لند
    من شبیه واقعیت ام
    شبیه زنی که گاهی دست های خیسش را
    با دامنش پاک میکند و اشک هایش را با سراستینش
    نه چشمان ابی دارم
    نه کفش های پاشنه بلند
    همیشه موهایم بلند نیست
    همیشه ناخن هایم لاک زده نیست
    نگران پاک شدن رژ لبم نیستم
    در حال نقاشی اینده ام هستم.
    و به کسی کاری ندارم من زندگی اینده ام را می خواهم با خوبی هایم بسازم
    ب همین راحتی..
    من همینم.....
    از لیوان ها
    به لیوان شکسته فکر می کنی
    از آدمها
    به کسی که از دست داده ای
    به کسی که به دست نیاورده ای
    همیشه
    چیزی که نیست
    بهتر است
    علیرضاروشن:cry:
    همه یک روز
    به گذشته برمیگردیم
    برای کسانی که دوستمان داشتند
    و ما
    رهایشان کردیم،
    سخت خواهیم گریست!
    میثم_زردشتیان
    ساعتم را گم كرده ام
    انگار سالهاست پشت درهاى بسته مانده ام
    می خواستم خلاص کنم
    خيابان را از كافه
    پاييز را از باران
    زندانی را از اخرین تیر
    خودم را از تو...
    اما در تاخير قطار عصر جا ماندم
    چه كسى باور مى كند
    باريدن براى كسى
    كه هيچ وقت از خاطرات ابرى نمى شود
    چقدر سخت است ؟؟؟؟
    ابریشم معینی
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا