چه کوشیکی خاله ژون
پس کلی خوش به حالت بوده![IMG] من که صبح کنفرانس داشتم! [IMG] اولش کلی استرس [IMG] دیشب و شب قبلشم کلی شب بیداری داشتم. بعدم فکر کنم مسموم شده بودم. خلاصه همه چی دست به دست هم داد تا بریم کنفرانس دادیم. چه لحظات شگفت برانگیزی بود! [IMG] رو در رو [IMG][IMG]
بعدم ی دوست پایه دارم، از وقتی کراس تموم میشه تا بیاییم خونه همه اش عذیت می کنیم. وای خدا اصن این هفته خدایی هفته خوبی بود![IMG]