سوگند به روز وقتی نور میگیرد و به شب وقتی آرام میگیرد که من نه تو را رها کرد هام و نه با تو دشمنی کردهام  ( ضحی 1تا 3)
 
افسوس که هرکس را فرستادم تا به تو بگویم دوستت دارم و راهی پیش پایت بگذارم او را به مسخره گرفتی.  (یس 30)
 
و از تمام پیامهایم روی برگرداندی  (انعام 4)
 
و با خشم رفتی و فکر کردی هرگز بر تو قدرتی نداشته ام  (انبیا 87)
 
و مرا به مبارزه طلبیدی و چنان گمان بردی خودت بر همه چیز قدرت داری.  (یونس 24)
 
و این در حالی بود که حتی مگسی را نمی توانستی و نمی توانی بیافرینی و اگر مگسی از تو چیزی بگیرد نمی توانی از او پس بگیری  (حج 73)
 
پس چون مشکلات از بالا و پایین آمدند و چشمهایت از وحشت فرورفتند و تمام وجودت لرزید
گفتم کمک هایم در راه است و چشم دوختم ببینم که باورم میکنی اما به من شک داشتی .  ( احزاب 10)
 
تا  زمین با آن وسعت بر تو تنگ آمد پس حتی از خودت هم به تنگ آمدی و یقین  کردی  که هیچ پناهی جز من نداری، پس من به سوی تو بازگشتم تا تو نیز به سوی  من  بازگردی،که من مهربانترینم در بازگشتن.  (توبه 118)