صابخونع رفت عیب ندارع ما از خودمون پذیرایی میکنیم خخخ .. صفحه خودت و برا همین موقع هاا گذاشتنا خخخ ..بیاد خوشحال میشع این همه پیام دارع بعدش میبینه ما داششتیم با هم تو صفحش حرف میزدیم عصبانی میشع خخخ
من دیر جواب میدم ؟
دم اون 2-3 نفر گرم ههههه
ناراحتم شد که شد والا یهو میزاره میره تازه دلم براش سوخت وگرنه اینجا رو میکردم پاتوق به چند نفر دیگه میگفتم بیان اینجا بحرفین -تا وقتی بیاد 100 پیام براش اومده باشه
امروز رفتم کتابخونه ی نیم ساعت گشتم 3 تا کتاب شعر درستو حسابی پیدا کردم -اخرش دختره اومد گفت دنبال چی میگردی بگو کمکت کنم -میگم اینا که همش دفاع مقدسو آره و ایناست اون کتاب خوباتون رو کجا قایم کردید همونایی که واسه مشتریه -رفت 3 تا کتاب اورد عالیییی
خخخ تو مگه ترک نکرده بودی ...هنوزم بیدار میمونی
ااهووم یادمه ..یادش گرامی چقد خوش میگذشت شب تا صبح بیدار میموندیم صبح تا ظهر میخوابیدیم پامیشدیم از خواب ناهار میخوردیمم خخخ
البته اون موقع هلنا و ازیتا هم باهامون بودن
یادش بخیر