یه چیزی کشف کردم ...
البته الان که می نویسم اینا رو شیطونی خونم برگشته ..
فهمیدم موتاد شده بودم ... این شربت و داروهایی که می خوردم توش مواد خواب اور و نمی دونم چیچی داشته که باعث کسلی و دپرسی می شه ...
هیچی دیگه الان از خونم رفته اثرش ... دیروز خونه مادر شووری کلی شیطونی کردم ... خخخخ ..
شووری که اومد مادری بهش گفت بیا خانومت رو بگیر بابا خونم رو بهم ریخته ... خخخ .. خونه تکونی می کردیم ...

کلا خونه رو گرفته بودم تو بالکن تکون می دادم که خاکش بره بیرون ...