Autumn girl
پسندها
2,499

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلااااااااااااااااااااااااااامم عزیزترین عزیزترینا
    وقتی سارا رفت تو کنارم اومدی
    دوستای اول هیچوقت از یاد من نمیرن
    ببخش کم کاریمو از این به بعد مثل اون وقتا من و تو یه تیم میشیم
    سنگات رو بیار بوووووووووووووووووووووووووووس
    گاهـ ـی حجـ ـم ِ دلــــتنـگی هایـ ـم

    آن قــَ ـــ ـدر زیـاد میشود

    که دنیــــا

    با تمام ِ وسعتش

    برایـَم تنگ میشود …

    دلتنــگـم …

    دلتنـــــگ کسی کـــــه

    گردش روزگــــارش به من که رسیــــد از

    حرکـت ایستـاد…

    دلتنگ کسی که دلتنگی هایم را ندید…

    دلتنگ ِ خود َم…

    خودی که مدتهــــ ــــ ــاست گم کـرده ام ..!!!
    اسم دلم


    وقتی دلم به سمت تو مایل نمی‌شود
    باید بگویم اسم دلم، دل نمی‌شود
    دیوانه‌ام بخوان که به عقلم نیاورند
    دیوانه‌ی تو است که عاقل نمی‌شود
    تکلیف پای عابران چیست؟ آیه‌ای
    از آسمان فاصله نازل نمی‌شود
    خط می‌زنم غبار هوا را که بنگرم
    آیا کسی ز پنجره داخل نمی‌شود؟
    می‌خواستم رها شوم از عاشقانه‌ها
    دیدم که در نگاه تو حاصل نمی‌شود
    تا نیستی تمام غزل‌ها معلق‌اند
    این شعر مدتی‌ست که کامل نمی‌شود
    حسرت

    عمری مرا به حسرت دیدن گذاشتی
    بین رسیدن و نرسیدن گذاشتی
    یک آسمان پرندگی ام دادی و مرا
    در تنگنای از تو پریدن گذاشتی
    وقتی که آب و دانه برایم نریختی
    وقتی کلید در قفس من گذاشتی

    امروز از همیشه پشیمان تر آمدی
    دنبال من بنای دویدن گذاشتی

    من نیستم... نگاه کن این باغ سوخته
    تاوان آتشی ست که روشن گذاشتی

    گیرم هنوز تشنه حرف توام ولی
    گوشی مگر برای شنیدن گذاشتی؟
    آلوچه های چشم تو مثل گذشته اند
    اما برای من دل چیدن گذاشتی؟
    حالا برو برو که تو این نان تلخ را
    در سفره ای به سادگی من گذاشتی
    خوب چه خبرا؟
    چه کارا میکنی؟
    چرا جواب اسامو نمیدادی؟
    بخدا خیلی نگران شدم
    غــم که نوشتن ندارد نفوذ می کند در استخوان هایت…
    جاسوس می شود در قــلبتـــ
    آرام آرام از چشم هایت میریزد بیرون…
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا