-
هزاد
باجی شرمندهسحر نتیم قطع اولدو. دا گلمدیم.
با سلام و عرض ارادت خدمت شما خواهر گرامی...
خدانگهدار
منیم اوشاخلیخ کارتونلاری اله یادیمدا قالمییپ.
رابین هود
جیمبو
توشیشان
باخانمان
بچه های مدرسه آلپ
حنا
و
....
بله دا. دی
حتی ادلاری گلنده ده قانیم جوشا گلیر
ماشالاه باجی
میه سنده مدرسه ی موشها یادان گلر؟
نچه یاشین وار؟؟ دی
هن. منده اله او حسینن قویموشام اونو. واقعا خوشوم گلدی اوندا
در اتاقم
لب طاقچه
گلهای شمعدانی
به فضای بودنت
عطر خوشی رو پُر کرده
من هیچ آرزویی ندارم ! چون وقتشو نداشتم که آرزویی بکنم
رها بیدنه موضوع کشف ائلمیشم
های بالا....بویون اولمادی گلیم...صاباحدا شاید صبح باشی گلمیم قاداسی
پس از آفرینش آدم، خدا گفت به او:
نازنینم آدم،
با تو رازی دارم!
اندکی پیشتر اَی..
آدم آرام و نجیب، آمد پیش!!
زیر چشمی به خدا می نگریست..
محو لبخند غم آلود خدا! دلش انگار گریست
نازنینم آدم! قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید!!!
یاد من باش،که بس تنهایم..
بغض آدم ترکید؛گونه هایش لرزید!!
به خدا گفت:
من به اندازه‌ی..
من به اندازه‌ی گلهای بهشت.. نه..
به اندازه‌ی عرش ..نه ..نه
من به اندازه‌ی تنهاییت، ای هستی من، دوستدارت هستم!!
آدم، کوله اش را برداشت
خسته و سخت قدم برمی‌داشت..
راهی ظلمت پر شور زمین
طفلکی بنده غمگین، آدم!
در میان لحظه‌ی جانکاه هبوط..
زیر لب‌های خدا باز شنید..
نازنینم اَدم! نه به اندازه‌ی تنهایی من
نه به اندازه‌ی عرش..نه به اندازه‌ی گلهای بهشت!
که به اندازه‌ی یک دانه گندم، تو فقط یادم باش!!!
نازنینم اَدم،
نبری از یادم...
سلام
ممنون كه سر زدين
همين كه حضور داشتين كافيه
مرسي
نه باوووووووو چ کارا ملت میکنن...ولشون کن باو...
دیدی دیدی بلدم
برو باو...اینجا نیستن ک ظهور کنن
یه شعر بخونم واست حالا
من اگه ناز تورو میکشم ,واسه اینه ک ب تو نزدیک بشم, سرنوشتمو باتو شریک بشم, من اگه میگم عزیزی واسم ,واسه اینه ک شدی نفسم از خدام باشه بهت برسم
هندا اودا وار..ایندیده ناهارا دعوت ائلیریخ ارواحی گلمیلر ک
اولمیشن همان کتابلارین بحثی؟
من دعوت ائلممیشدیم ک بو
هاع بابا نقشه چکیرم گللر آشایا
یوخ بابا..قزاتما پیشرمیشم گلسینر قوناخ بیزه..
یوخ بابا ترک دانیش گورخ هله
ارواح ظهور ائلمیر نیه؟
یوخ بابا نیه فاس دانیشیسان هن؟
آی نرفتی؟
رفتی؟ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...