MaRaL.arch
پسندها
9,298

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اره بی حیال شب اول قبر
    من هم خوابم نمیاد حوصله اسکیس و کتاب هم ندارم والا چه کنییم مارال بزار عکس شیت هایی که کشیدم ببینم اپ میشه برات بزارم ببینی
    مارال چند دی ماه هستی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    ببخشید من دیس شدم اره می دونم من هم راه خودم میرم دین و مرامم فرق داره چیزهایی که اخوندا میگن قبول ندارم سعی می کنم اون چیزی که خدا میگه را گوش بدم نه ملت و یک مشت اخوند البته سعی می کنم از این به بعد برنامه شب اول قبرم درست کنم ،امیدوارم که موفق باشی مهندس ،اگه توی کارت فضولی کردم هم ببخشید صلاح مملکت خویش خسروان دانندبرات ارزوی بهترین ها را دارم توی این دنیا و اون دنیا البته انشاله خدا 1000سال عمر با عزت بهت بده
    توی این مدت که باهات اشنا شدم دختر خوبی بودی و مهربون همین دل رحیم خیلی خوبه که تو داری خدا را شکر چیزهایی هم که می گفتی این مدت من فک می کردم خیلی خیلی مذهبی در حد یک اخوند چون کمتر کسی هستش که بگه به جای دارو ایته الکرسی بخونه جدی میگم من خدا شاهد توی دانشگاه اسم دعا خوندن برا چیزی را یم اوردم دوستام مسخره می کردندولی جالبه جملاتت حاکی از اعتقاد فوق العاده بودش
    هم اتاقی داشتم ایدا خیلی با مرام هم بود از این جینگول هایی که به قول معروف مدرن ،قبل دانشگاه نماز می خوند ولی مقید نبود خیلی چند ترم کهگذشت همون یک در میون هم دیگه نمی خوند روزه هم نمی گرفت بعدش توی سال اخر باهاش هم اتاق بودم یعنی حدی که ما یک چیزی می گفتیم مسخره مون می کرد اقا عید که رفتیم خونه موقع برگشت دیدم که ایدا چادر اورده و سجاده داره نماز میخونه اصلا موندم من جریان نپرسیدم ولی خودش گفت هر چی کردم که بگم همه اش مسخره بازیه نشد و به گمونم یا سر دوست پسری که می خواست باهاش ازدواج کنه با پسر بحث شده بود یا یک چیز تو این مایه ها که از خدا خواسته بود براش کاری کنه و کهجاش نماز بخونه یا توی این مایه ها یا می خواست از دستش خلاص شه نمی دونم چون دوست نداشتم ازش بپرسم ولی حدس می زنم همون عید سر همون ماجرا ها احتمالا خودکشی هم کرده باشه حدسمه چون یک چیزی های می گفت و از 3روز بیهوش بودن و فراموشی بعد یک هفته بهوش اومدنش می گفت برامون خیلی جالب بود که اون ایدا اومده بود نماز بخونه خودش هم می گفت خدا انتظار داشتم کارم راه نندازی که نخونم نماز را
    ببخش من نت ام قطع شد راستش مارال من هم شاید ظاهرا یک نماز ویک روزه می گرفتم ولی اخیرا بد جور رفتم تو نخ دین و مردن و این حرفا شاید مرگ پدر بزرگم خیلی برام سنگین بود ولی حداقل چیزی که بهم یاد داد اینکه برای هرکاری کهمی کنم خوب یا بد حواسم باشه که به زودی من جایی می برن که حتی اونایی کهخیلی دوسم دارن هم ولم میکنن فوقش یک شب یا دو شب اول پیشم بمون دیگه نه ته ته اش اینه که تا 40 ام هر روز میان سر قبرم ولی بعد 40 چی ،ادم های مختلفی را دیدم که مردن توی سن ها و جنسیت مختلف خلاصه این قبرستون هم بد جور داره دید ما را عوض میکنه یعنی به چنان سرعتی این قبرستون جدیدمون داره پر میشه که نگو می بینی امروز یکی میاد سر قبر فاتجه میده سالم و سر حال فردا میریم میگن دارن فلانی را خاک میکنن
    اگه ناراجت نمیشی میشه بپرسم چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    من یاد ایدا هم اتاقی ام انداختی
    اگه ناراجت نمیشی میشه بپرسم چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    من یاد ایدا هم اتاقی ام انداختی
    نه ختم قران گروهی که ما هم داریم ولی این حفظ من دوباره می خوام شروع کنم م یخوام سعی کنم کار نیمه تمموم را تموم کنم ،عیب نداره همه ازدواج می کنن نگران نباش نگران خودت باش که بهحیطه فراموشی می یسپارت و فقط خدا می مونه برات و یک چیز دیگه بگم جمعه خودش غمگینه به خصوص غروبش علت هم داره به خاطر اقا امام زمانه ،مارال یک سوال تو نماز نمی خونی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    بهت نمیاد که جز ادم هایی باشی که نماز نمی خونه
    http://www.askquran.ir/thread17308-1012.htmlپ
    مارال اینجا را ببین
    http://www.askquran.ir/thread17308-1012.htmlپ
    مارال اینجا را ببین
    اخیه نازی خودت اذیت نکن گور بابای درس ولی برو یک مسکن بخور خیلی خوبه برات از ما به تو نصیحت
    سلامت باشی پ بدو برو بشین تموم کن این 3صفحه را
    اگه استاد نامردی نکنه باید 20 شم ولی بعید می دونم به کسی 20 بده
    سلام مارال پروژه راندو داداشم بالاخره تموم شدددددددددددددددددددددددددددددددد
    تو در چه حالی؟
    100 در صد من می خوام الان یک کاری کنم که بعد تیوری استرسش را نداشته باشم
    خب همین مشکلات که ادم میسازه دیگه من دوستم کازرون میخونه تعریف می کرد که یکی از هم خونه ای هاش با یک پسر دوسته کهزن عقد کرده داره یک شب تا صب با پسر بوده به قول خودش قدم می زدن جواب گوشی هیچ کدوم از هم خونه ای هاش هم نمی داده رفیقم خیلی مقیده
    خخخخخخخخخخخخ استرس اسکیس من انشالهبعد 40 تمرینات را شروع می کنم احتما هفته اول ماه رمضون 40 ام بگیرم می فته 12 ام به نظرم اگه خدا بخواد چون قبل اون برنامه را بهم می ریزن عصبی ام یم کنن نگران نباش تمرین رسمی خواستم انجام بدم خبرت میدم که تو هم با من پیش بری دوست دارم 1000تا اسکیس را زود بکشم
    خخخخخخخخ یکم سخته با کسی که نمیشناسی زندگی کنی ولی خب ،امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشی راستش من تجربه زندگی با افارد مختلفی که نیم شناختم دارم چون هر سال خوابگاه عوضمی شد و هم اتاقی ها جدید می شدن
    خب چرا با کسی مشترک نگرفتی
    نمی ترسی ؟؟؟؟؟
    راستش مارال من از این ادم شجاع بودم ولی از وقتی که اوضاع این قدر خراب شده والا می ترسم خونه مون هم تنها باشم یادمه پارسال که برا ارشد می خوندم می رفتم توی اون ساختمونمون بخونم تنهایی یک شب یک صدایی اومد بعدش من گفتم که کسی روی پشت بوم بودش همه گفتن خیالاتی شدی فرداش معلوم شد که نه واقعا دزد اومده دیگه مث قبل قلدر بازی در نمیارم
    نه از واسطه بدم میاد
    مارال الان نهاررررررررررر
    ما داریم برا شام اماده میشیم
    خخخخخخخخخ اگه می تونستم حالیش کنم حتما این کار تا الان کرده بودم
    مارال من با یکی مث خودم می تونم زندگی کنم نه یکی که اونا میخوان باهاش زندگی کنم من با افکار خودم هستم ونه با افکار اونا
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا