doorsa 68

doorsa 68

عضو جدید از هرکجا باران ببارد انجا خانه من است
عضویت
آخرین بازدید
ارسال ها
4
پسندها
10
امتیاز
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • pouyan68
    سش سیل ص صثل نث
    ل قلنم ح
    ثصبل ثخته لهاصته ل
    صثله قتلت
    ب صلتصح
    سلام خوبی؟
    تونسی بخونی ؟
    ختلر سلارد یصدز یس دزشتزا عر
    دسیرعس رثذنصذزطع
    خاسم همش پیام یکنواخت برات ندم
    خودش یه تنوعه خو
    چب صثت ایش الیبل ب ئب ثب
    هرصث هتا ع 8ثاب اب االثغببن خن
    ب تره لرس سیخزی
    مریدا
    زندگی درست مثل نقاشی کردن است
    خطوط را با امید بکشید
    اشتباهات را با آرامش پاک کنید
    قلم مو را در صبر غوطه ور کنید
    و با عشق رنگ بزنید


    [IMG][IMG]
    [IMG][IMG][IMG]
    [IMG][IMG]
    مریدا
    سلام درسا جون ممنونم از درخواست دوستیت

    [IMG]
    [IMG][IMG]
    [IMG][IMG]
    pouyan68
    اجی مداداد تموم نشه ها باش نقاشی خوشگل بکش افرین گلی
    pouyan68
    به به ازین عکس خوشگل
    چه گل خوشگلی گذاشتی خیلی بهتر از قبلیس
    doorsa 68
    زيباترين تصويري که در زندگانيم ديدم

    نگاه عاشقانه و معصومانه تو بود.

    زيباترين سخني که شنيدم سکوت دوست داشتني تو بود.

    زيباترين احساساتم گفتن دوست داشتن تو بود.

    زيباترين انتظار زندگيم حسرت ديدار تو بود.

    زيباترين لحظه زندگيم لحظه با تو بودن بود.

    زيباترين هديه عمرم محبت تو بود.

    زيباترين تنهاييم گريه براي تو بود.
    doorsa 68
    برای تو در هر خاطره ام نواخته ام و مینوازم حکایت دلدادگی را .....

    مجنون من .....فصل به فصل قصه ی مهتاب حدیث عشق من و توست .....

    برای از قلبم و احساسم در ترانه ام مینویسم ....
    doorsa 68
    در دشتی از قاصدک های عاشق ....

    من ....دختر بهار .....به انتظار نشسته ام ........

    به انتظار خبری از قاصدک هایی که به سویت روانه کرده ام ......

    خبری می خواهم..خبری از امدنت ......دیدنت .......بوسیدنت ......به اغوش کشیدنت ....
    doorsa 68
    تنها ؛ تویی تو که می تپی به نبض این رهایی
    تو فارق از وفور سایه هایی
    باز آ که جز تو جهان من حقیقتی ندارد
    تو می روی که ابر غم ببارد
    به سمت ماندن ات راهی نمیشوی چرا
    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر میکشم تویی
    سحر اضافه کن به فهم آسمام
    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر میکشم تویی
    بیا که بی تو من غم تو صد خزانم
    بگذار بگویم که از سراب این آب بریدم
    من از عطش ترانه آفریدم
    به سمت ماندنت راهی نمی شوی چرا
    گاهی ستاره هدیه کن به مشت پوچ شب ها
    شمرده تر بگو با من حروف رفتنت
    تا من بگیرم از دلت همه بهانه ها را
    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر میکشم تویی
    سحر اضافه کن به فهم آسمانم
    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر میکشم تویی
    بیا که بی تو من غم تو صد خزانم
    mani24
    زندگی شبیه شعریست...
    قافیه هایش با مـــــــن تو فقط ردیـــــــــف باش .

    pouyan68
    شاید دست قضا و قدر دست منو بتو رسوند
    اونوقت دیگه دیگه .............
    خخخخخخخخخخخخخخخخخ
    خخخخخخخخخخخ
    doorsa 68
    تو رفتی و من آغوشم،
    که پر بود از تو شد خالی؛
    ستون کردم وجودم رو،
    زیر یک سقف پوشالی.
    هنوز از یاد تو سبزم،
    ولی افسوس تنها شم؛
    یه لحظه با تو آبادم،
    یه عمری، سرد و متروکم.
    تو یادم دادی از غصه،
    نمی پرسم، نمی میرم؛
    من از آیینه و هق هق،
    سراغت رو نمی گیرم.
    تو یادم دادی از بارون،
    به جز گریه نمی پرسم؛
    نجاتم دادی از این تن،
    تو رگ هام، بودی هم شانسم.
    یه کم آغوشتو وا کن،
    تا دعوت شم به خوابیدن؛
    تو یادم دادی ابری بودنو،
    هرگز نباریدن.
    بزار امشب، کنار تو،
    من از تشویش خالی شم؛
    تو بودی، یاد من دادی،
    که با تو، خوب و عالی شم.
    که با تو، خوب و عالی شم.
    تو یادم دادی از غصه،
    نمی پرسم، نمی میرم؛
    من از آیینه و هق هق،
    سراغت رو نمی گیرم.
    تو یادم دادی از بارون،
    به جز گریه نمی پرسم؛
    نجاتم دادی از این تن،
    تو رگ هام، بودی هم شانسم.
    pouyan68
    که اره دیگه......
    حیف دستم بهت نمیرسه
    بابت عکس ممنون
    چ خوشگله و باحاله تشکر
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا