به من با زبان خودت با هرزبانی می خواهی بفهمان
تا
تا
این همه را پای هیچ نگذارم
اخر این خسته شدن های روزمره
اخر این هییییییی های عمیق
دستانم را خالی مگذار
می دانم این نیست
هرچه هم باشد این نیست
این
این
این که نمی دانم چه اسمش را بگذارم
تنها هستی مرا از تو می گیرد
و من را از تو دور می کند
ببین
بگذار بگویم
کمی درنگ کن
بگدار بگوییم
که این بودن ها که تویی را نداشته باشد
هیچ اند
خطی که تو باشی
راهی که هست
در این شلوغی ها
در این هیاهو
مگذار گم شود
مگذار به هیچ به پایانی بی تو ختم شود
زندگی هرچه باشد این نیست
این بدون تو دیدن ها بدون تو رفتن ها گفتن ها
این زندگی نیست
پس
بگو
تمنا
دارم بگو
...........................................
سلااااااااااااااااااااام رفیق درست...
ببخشین اون شب نت ام قطع شد یهو.
شبای بعد هم وقت نکردم بیام
بک گراند نو مبارک. البته جرا رنگ خاکستری ؟؟؟
ضمنا این چه حرفی بود زدین واقعا؟ شما پیج من رو شلوغ نمی کنین، صفا میدین بهش!!!
خب میشه گفت اینطوره
چو ن هم پیروید و هم درجایی هستین که رائفی پوری ازش خروجی داشته پس ممکنه...
هرچند نمیشه مث ایشون...یا کمتره یا بیشتر...هیچ ادمی لنگه نداره
درسته...فکرکنم همچین راضی نیستینا...حالا یه بارهم مث ما خواب باشین
اخه کلیپی که گذاشتم ازایشون بود
به فاصله یه دقیقه گفتین تعجب کردم.
چ خوب
پس میشه گفت رهرو راه ایشونید...
چ خوب...
اره...ولی خب فکرمیکنم لازم بوده واستون....خواب...