self.f_t_m990
پسندها
6,162

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • :biggrin: نه اصرار نکن سلف ...ضرورته رو فعلا نیمبینم! خخ

    سلف من برم فردا باید زود برم ببینیم این تاپه رو میشه ردیفش کرد زودتر اونجا! :/

    بابای :*
    نه الی من اصن نمیتونم اون جنس باشم ، اصرار نکن :| ایششششششش اصن فکرشم نمیتون کنم :d
    تو رو خدا ضرورت ببین :d
    من خانومه بودم دیه :D از من نخوا اون جنس باشم سلف! :/

    نه جدی 200 رو میشدم دیگه!:D دوستام اکثرا همین حدود شده رتبشون ..من ازونا داغونتر نیستم دیه!ر من این هوش کوفتی رو دارم ..ضرورتی نمیبینم استفاده کنم ازش! :D
    آره الی ای کاش کاش کاش :w15:ولی اون موقع تو کدوم جنس بودی الی ؟:D
    آره میدونم 1 مال خودت بود :D
    مرد عمل بودنت تو حلق طرفت :d:d
    :D من در عمل نشون میدم این چیزا رو ! همچین مرد عملی ام من! خخخ
    :D

    آره واقعا..تفاهممون تو حلق حضار! ..کاش ناهمجنس بودیم ...فکر کنم تو نیمه من بودی اشتباهی هم جنس شدی!:w15:

    :D اگه واقعا میخوای بخونی الان وقتشه ..هرچی از فارغ التحصیلیت بگذره حس خوندنتم خیلی کمتر میشه!:D
    من امسال اکثر همکلاسیام روزانه دانشگاههای نسبتا خوبو میارن ..من واقعا قصدشو نداشتمو ندارم..به هیچ وجه! وگرنه الان رتبه خوبم اومده بود!:D
    کیستم من، مشت خار در محیط افتاده ای
    دل به دریا کرده ای، کشتی به طوفان داده ای
    نیست ممکن چون سپند آرام را بیند به خواب
    موری از دست سلیمان بر زمین افتاده ای
    جنت دربسته ای با خود به زیر خاک برد
    از ازل شد قسمت هر کس دل آزاده ای
    برنمی خیزد به صرصر نقشم از دامان خاک
    وادی امکان ندارد همچو من افتاده ای
    می توان از جبهه عشاق راز عشق خواند
    نیست در صحرای محشر نامه نگشاده ای
    با جگر خوردن قناعت کن که این مهمانسرا
    جز غم روزی ندارد روزی آماده ای
    ....
    مرسی الی جون ما نیز همچنین :دی
    الی منم مث تو فکر میکنم :d تفاهممون تو حلق بچه ها ی بالا :dولی من دوس دارم بخونم فعلا نیازشو در خودم حس نکردم برم دنبالش ، ا خودم میگم اول باید از این لیسانس کوفتی استفاده کنم بعد مقاطع بالا
    من هر موقع یادت میفتم دعات میکنم :)
    من خودم هیچ علاقه ای به ارشد خوندن ندارم ..میدونی من 4 سال تو غربت و خوابگاهها زندگی کردم خیلی بهم سخت گذشته سلف..بیشتر از اونچه که فکرشو بکنی! ..هر چی بگم کم گفتم! هیشکی از دل من خبر نداره که! فقط میگن بخون ارشد! و اینکه اصلا آینده ای در ارشد بدون دکترا نمیبینم! اونم که به قول خودت کی میره این همه راهو!!! :D

    من فکر میکنم تو رشته ما با همین لیسانس هم میشه به جاهای خییلی خوبی رسید ...
    الی والا ما هر وخ خواستیم یه دعایی واس خودمون کنیم تو و ناز ی مث ... میدویید وسط دعام دلم نمیاد اول شوما دو تا رو دعا میکنم ، شوما واس من دعا کنید ، نامردید اگه دعا نکنید :d
    من واقعا موندم چیکار کنم به منم میگن ، اگه بخوام بخونم باید از الان شروع کنم اما کی بره این همه راهو :d
    پارسال خودمو گول زدم امسال ، امسال هم رسید حالا چه غلدی کنم نمیدونم :confused:
    برو بعدا دعای خیرشو فوت کن برام اینور! :D

    من که اصن دوست ندارم ..اتفاقا امروز عموم و مامان بزرگم همش میگفتن چرا نرفتی ارشد امتحان بدی :/ این روزا همه بهم میگن چرا نمیری ارشد! از بس بهم گفتن افسردگی گرفتم :D
    مام یه سایته تیکه تیکه کردیم هر کی یه تیکه انجام میده فردا باس هر کی تیکه خودشو ببره :d
    آره خیلی دوس دارم از بس تو هم گفتی علاقه مند شدم ، ولی الان نه ان شاالله بعد ماه رمضون اینا ...
    الی نمیدونم ارشدو چیکار کنم ؟:confused:
    :biggrin:

    خو منم انگار گروهی بود دیگه ..من موطف شدم یه تاپو بدوزم اتو کنم که فردا رو همون به من و همکلاسیام دوخت یقه اشو توضیح بده! :D فردا باس بشینیم همدیگه رو نیگا کنیم! :D

    عه؟ آره حتما برو ..خیلی باحاله
    نازی دقت نکرده بودم این طفلی شکست عشقی خورده ، براش دعا کن :cry:خدا نیاره ، سخته واقعا :w05:
    الی منو بگو یه کار گروهی اگه انجام ندم یه گورهان میریزن سرم :d
    الی امرو با دوسم صویت میکردیم که بریم خیاطی :d
    غلت کرده ..مگه دست خودشه! :D

    سلف اصن حسم نمیاد برا فردا اون تاپه رو آماده کنم :d مخش امشبم بود :D هنو ندوختمش :D :/ استرس گرفتتم! خخخ
    نخستین بار بنا به ماده هشتم «قانون اعتبار براي تشكيل مدارس ابتدائی و تعليمات عمومی» که در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۶ شمسی به تصویب مجلس شورای ملی رسيد، به وزارت معارف اجازه داده شد «در نقاطی كه صلاح و مقتضي ميداند در دهات و قراء و قصبات كلاس اكابر ابتدائی تأسیس نماید»[۱].
    سلف : کصافد:biggrin: بزرگسال خودتی بیشوور ..من کودک می مونم تا رستگار بشم! بععله! :)
    در این دوره با استفاده از فضای مدرسه‌های موجود کلاسهای شبانه برای بزرگسالان تشکیل گردید. فعالیت‌های این سازمان تا زمان اشغال ایران در شهریورماه ۱۳۲۰ ادامه داشت.
    سازمان تعلیمات اکابر اولین سازمانی است که به طور رسمی برای با سواد کردن بزرگسالان در ایران در سال ۱۳۱۵ تاسیس شد.

    توضیحات کامل :D
    نازی من تا صفحه 16 فک کنم اطلاع رسانی کردم :| بقیش مونده هنوز :|
    الی زبالس :biggrin:نه یه چی مث مکتب اما پیشرفته تر ،
    برو نازی ، شبت بخیر:*
    برو نازی..برو خدا به همرات :D

    یه چی هم بخور حتما عف نکنی! :D
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا