t3teknik
پسندها
2,871

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلاااااااااااااااااااااااام عمو جونم خوبی؟خسته نباشید.......:smile:من ک امروز کلاسو پیچوندم:دی برو عمویی مراقب خودت باش:smile:
    آنچه ناگزیر ديده مي شود: هر چه نباشد،حداقل فکر درون چشمان من است. من اینجایم تا امضاي همه چیز را بخوانم،اشپل و جلبک مرده. موج پيشِ رو ،آن چکمه ی زنگ زده. چلم سبز، نقره آبی،زنگ: نشانه های رنگي. محدوده ي شفاف. اما او می افزاید: در اجسام.پس او از جسم آن ها آگاه بوده پیش از آن که رنگ بشوند. چگونه؟ با ضربه ی کله اش به آن ها،یقیناً. بگذر.طاس بود او و میلیونر، صاحب همه ی چیز هایی که می شناخت.حدود شفافيت درون. چرا درون؟شفاف، ناشفاف. اگر بتوانی پنج انگشتت را در آن فرو کنی دروازه است، و اگرنه در است. چشمانت را ببند و نگاه کن.
    توئم مواظب همه باش داداشی.نبینم من اومدم خونواده از هم پاشیدس.حواست به همه خونواده باشه داداشی.;)
    راستی داداشی من دارم این عادت اومدن به باشگاهو ترک میکنم.دفه بعدی معلوم نیست کی باشه که من میام باشگاه.پس تا روزی که دوباره بیام باشگاه خدانگهدارت. دلم واسه همتون تنگ میشه داداشی:redface:
    منم حافظم یاری نمیکنه راستشو بخوای......:دی من ک کار خاص زیاد انجام میدم ههههههه ملوم نی واسه کدومش بوه:ی
    گناه داره عمم.یه پیرزن تک و تنها تو یه خونه رماتیسمم داره که ب زور راه میره.دلم واسش میسوزه بخدا.
    رفتم دور و برشو یکم جمع کردم.واسش کلی خرید کردم تا هفته دیگه همه چیز داشته باشه
    مرسی ک بخشیدی:) حالا چی شده بود میخواستی دعوام کنی؟:دی منم بد نیستم عمو.....
    اخی عمو چقو مهربونی:|دعوام بلد نیستی ههههههههه.....ب بابام نگیا.......
    اگه ی روز فراموشی بگیری دوس داری چه خاطراتی رو یادت بیارن؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا