سلف راس میگه دیگه 
قبلنا یه خورده منتظر میشدیم میفهمیدیم فعالیت نکردی میرفتیم پی کارمون ..الان چشمون به چراغ پروفت خشک شد 
قبلنا یه خورده منتظر میشدیم میفهمیدیم فعالیت نکردی میرفتیم پی کارمون ..الان چشمون به چراغ پروفت خشک شد 
self.f_t_m990
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
من فکر میکردم فقط خودم شیرازیم ..نگو شوماها دست منو از پشت بستین
نازی : حالا حق خور بود یا نه تا 10 روز دیگه جشن عقدشه
عزیزم ! قبلنا یه چراغ داشتی بود و نبودتو میفهمیدیم ! اونم سوخت خداروشکر:|
من رفتم ..بابای
#1
نوشته پسرم :|
[IMG][IMG]
ایشالا ...
آقا از ترس این پ.خ ایه نمیتونم ظاهر شم
نترس عسیسم ُ ایشالله که میتونی بدی ُ اونم قبول میشی
تو میتونی من میدونم
وای سلف ..
میترسم این ترم نتونم پایان نامه امو بدم :|
یه درسم دارم میترسم بیوفتم
غصه نخو تنها نیسی ما هممون مث همیم
منم همینطور
منم خوبم مرسی ...
خبری نیس ...
کلی درس دارم .. حال خوندن و انجام دادنشونو ندارم :|
من خیلی تنبلم
خوبم شکر
خبری نیس
تو خوبی ؟
چه خبرا؟
خوبی ؟ چه خبرا ؟
عاره [IMG]
باو اون 77ایه استثناس ... خودتونو ناراحتش نکنید
(دختره ی خاک بر سر حق خور :|)
[IMG]
با وجود 77 ایه تو هم با ما جمع میشی آها تو خوابای رنگیت آره [IMG][IMG]
نه دیه ! منو با خودتون جمع نبندین واسه من صف کشیدن [IMG][IMG][IMG]
نازی شیم نه شین عزیزم ،
همینجوریش هم کسی نمیگیردتون چه برسه به وختی که کور و کچل شین ...[IMG]
خوب شد سلف ؟[IMG]
من رفتم جدا ... بابای:*
نازی بترکی ، شناسشو جمع ببند [IMG]
تکمیل شده جمله سلف :
همینجوریش هم کسی نمیگیردت چه برسه به وختی که کور و کچل شی ....[IMG]
نازی شبت بخیر عسیسم :*
الی برو عشخم ، همینجوریش ....[IMG]
شبت بخیر عسیسم:*
منم میرم دیه ... اومدم فوشامو خوردم ... برم بخوابم که بعدش میچسبه
شبتون بخیر :*
الهیییی ..الی ... ناراحت نباش عزیزم .. عشخت برمیگرده
[IMG] [IMG]
بروبچ ما بریم بخوابیم ...مامان بابامون گیر دادن کور و کچل میشی آخرش
بابای :*
[IMG]
آره ...دیگه بغض راه گلومو بست نمیتونم چیزی بگم
جون خودش که میخوام دنیاش نباشه
الان داری از زور دلتنگی میمیریاااا حالا فیلم بازی میکنی واسه ما [IMG][IMG]
بره تا صدم نیاد ..به من چه
اصن فک کنم به خاطر تو خدافظی کرد که تا 20 ام هم نمیاد خخخخ[IMG] -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...