s_aa
پسندها
4,070

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • :smile:اره درسته.........
    فکر کنم بدونم الان چه حسی دارید.:confused:

    خب معنیش چی شد بانو........
    ما کافر کفریم خدا هم کافر ماست..................ما بنده او نیستیم او بنده ماست............
    درسته کاملا قبول دارم ک دو دید متفاوت رو داریم
    من باطن و شما ظاهر...........

    خب اگه فعلا هستید و نمیخواید برید من ی شعر بگم و شما معنی کنید
    مثال ساده......مثل سر میمونه و گردوندن سر.........گرذاندن سر ب نشان اینکه نبود تشخیص نیست..ویا اشفته بودن
    ظاهر نشون میده ک سرگردانی یعنی گیج بودن و ول بودن
    اما باطن اون ترسیم هستی هست نه شخص......عشق میدونه ک در این دایره سرگردانه(سرگردان ب همان معنی ک گفتم مثل چرخیدن سر) ک سرگردانی عقل یعنی ترسیم دایره هستی یعنی چرخیدن پایه دوم پرگار...........ک این نشانگر عظمت عقل است و حتی بالاتر از عشق بودن عقل......عشق در اینجا گردیدن و رسم کردن عقل رو میبینه........
    ب زبان ساده
    عشق از چشم اندازی ک دارد نگاه میکند بر کار عقل اورا در کار چرخیدن و گردیدن میبینه.........ولی عقل در حال گردیدن و وترسیم مرزهای هستی هست
    وای چ تشابهی.......!!!!!!عکس توی پرفتون رو میگم.............دقیقا من یک ساعت پیش یکی مثل همین رو توی وبلاگم گذاشتم!!!!
    عاقلان نقطه پرگار وجودن........
    نقطه پرگار اگه نباشه هیچ دایره ای رسم نمیشه.......و منظور از وجود همون هستیه

    خب پرگار با دیگر پایه اش دایره ای رسم میکنه........
    ولی عشق داند ک در این دایره سرگردانند........

    پس با وجود مرکز (عقل)دایره ای ب وجود میاد
    ولی عشق داند ک در این دایره سرگردانند
    منظور از سرگردان بودن همان گشتن پایه دوم پرگار است.....نه اینکه عشق بدونه ک عقل سرگردانه.......و دیگر اینکه

    با گردیدن پایه دوم...پرگار ک تکیه بر پایه اول یا و مرکز(عقل) داره.......دایره ای کشیده میشه (همان نظام هستی و وجود)
    عشق میبینه چرخیدن پرگار رو.........اما عقل خط مرزیی بین هستی رو ب وجود میاره...........نه سرگردانی ک منظورش گیج شدن باشه
    خب همه رو قبول دارم بجز اخرین جمله تون

    چون کاملا خطا رفتی سحر.......!!

    ظاهر شعر همیه.....اما باطنش اینطور نیست......و برعکسه......یعنی قدرت عقل از عشق بیشتره
    خب بیشتر منظور از عاشقان بیشتر مشتاق و اشتیاقی هست ک در بین این دایره وجود داره .......

    و بین مرکز و محیط دایره در حال حرکت اند........خب شاید منظورش ب انسانهایی باشه ک از عقل فاصله گرفته اند.یعنی...همان ....پایه سکون (همان پایه ثابت )......
    وووووووویییی چ سوال سختی..:confused:

    خب پرگار ی پای ثابت دارد ک تا اون نباشه هیچ دایره ای ترسیم نمیشه
    حافظ عاقلان رو تشبیح کرده ب همون پای ثابت.........ک دایره وجود یا همون هستی رو تشکیل میده

    در کل ی عرفان موحد از حافظ هستش یعنی اگاهانه و با عقل هستی ب وجود امده
    .......!! انشاالله ک موفق میشید.........شک ندارم......مثل پروژه قبلی تون

    چرا خیلی هم دوست دارم ..........و داشتم...........اما الان ی 3 سالی هست ک حتی ی صفحه هم باز نکردم:(


    شعر سبک بالان ساحل هاشو خوندید..........؟؟
    مگه چندتا پرژه دارید شما؟؟؟


    عاقلان نقطه پرگاروجودند ولی.........خیلی قشنگ بود......ولی چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    گــــاهے پشت ویترین بعضے کتاب فروشے ها مے ایستم

    و با خـــــودم فکر مے کنم

    بشر براے این که قــــــــرآن و مفاتیح نخواند

    باید چقدر کتاب بخواند



    درسته مقر فرماندهی دله.........و مجلس شور.........عقل !!

    منم شکر .......امروز بهتر از دیروز........نصف بیشتر خودم رو تخریب کردم..........اما بازم خیلی کار دارم

    این روزا بدون درس و دانشگاه خوش میگذره............؟ نکنه همش خوابید:D
    اینجا هم سرد.........دما تا 23 درجه زیر صفر رسیده.......

    عروسی پسر عموم بود........یخ کردیم ب خدا:confused:

    حال دلتون ب راه هست؟(کپی برداری مجازبود:D)
    خداروشکر..........ک خوبید

    منم شکر خدا...........میگذرونم

    چ خبر.........سرمای هوا کمتر نشده؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا