self.f_t_m990
پسندها
6,162

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • آی گفتی شیخ[IMG]

    ای برادر شیخ سیرت زیبا بیار[IMG][IMG]
    فال منو داشتین؟؟

    آری آری سخن عشششششششششق نشانی دارد[IMG]


    به دلبری خم ِ ابروی منم که حتما توو فال دقت کردین[IMG][IMG]
    در توضیح فال این
    به کسی دل ببند که زیبایی سیرت داشته باشد
    تنها زیبایی ظاهری دلیل بر خوب بودن و وفاداری نیست
    الی تو باید دریابی
    چشمه چشم مرا ای گل خندان دریاب
    که به امید تو خوش آب روانی دارد
    فال این


    شاهد آن نیست که مویی و میانی دارد
    بنده طلعت آن باش که آنی دارد
    شیوه حور و پری گر چه لطیف است ولی
    خوبی آن است و لطافت که فلانی دارد
    چشمه چشم مرا ای گل خندان دریاب
    که به امید تو خوش آب روانی دارد
    گوی خوبی که برد از تو که خورشید آن جا
    نه سواریست که در دست عنانی دارد
    دل نشان شد سخنم تا تو قبولش کردی
    آری آری سخن عشق نشانی دارد
    خم ابروی تو در صنعت تیراندازی
    برده از دست هر آن کس که کمانی دارد
    در ره عشق نشد کس به یقین محرم راز
    هر کسی بر حسب فکر گمانی دارد
    با خرابات نشینان ز کرامات ملاف
    هر سخن وقتی و هر نکته مکانی دارد
    مرغ زیرک نزند در چمنش پرده سرای
    هر بهاری که به دنباله خزانی دارد
    مدعی گو لغز و نکته به حافظ مفروش
    کلک ما نیز زبانی و بیانی دارد
    خط آخر فالتو داشته باش سلف
    شد که بازآید و جاوید بماند[IMG]
    هر که شد محرم دل در حرم یار بماند
    وان که این کار ندانست در انکار بماند
    اگر از پرده برون شد دل من عیب مکن
    شکر ایزد که نه در پرده پندار بماند
    صوفیان واستدند از گرو می همه رخت
    دلق ما بود که در خانه خمار بماند
    محتسب شیخ شد و فسق خود از یاد ببرد
    قصه ماست که در هر سر بازار بماند
    هر می لعل کز آن دست بلورین ستدیم
    آب حسرت شد و در چشم گهربار بماند
    جز دل من کز ازل تا به ابد عاشق رفت
    جاودان کس نشنیدیم که در کار بماند
    گشت بیمار که چون چشم تو گردد نرگس
    شیوه تو نشدش حاصل و بیمار بماند
    از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر
    یادگاری که در این گنبد دوار بماند
    داشتم دلقی و صد عیب مرا می‌پوشید
    خرقه رهن می و مطرب شد و زنار بماند
    بر جمال تو چنان صورت چین حیران شد
    که حدیثش همه جا در در و دیوار بماند
    به تماشاگه زلفش دل حافظ روزی
    شد که بازآید و جاوید گرفتار بماند

    ----------------
    نه رفته حافظو بیار[IMG]

    نازی فک کنم واقعنی ما دو تا وسط فالیم[IMG]
    من از همین تریبون اعلام میکنم ! هر کی به وجود ما تو پروف سلف اعتراض داره ..
    بدون رودرباستی بگه ...
    ما از پروف سلف میریم ...
    میریم تو پروف معترض خراب میشیم [IMG][IMG]
    الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها


    که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل​ها


    به بوی نافه​ای کاخر صبا زان طره بگشاید

    ز تاب جعد مشکینش چه خون افتاد در دل​ها


    مرا در منزل جانان چه امن عیش چون هر دم

    جرس فریاد می​دارد که بربندید محمل​ها
    برادر تریسر ...اگه وسط فالتونیم بگم بچه ها جمع کنن برن جای دیگه
    حافظا من ..من برا منم فال میگیری...

    بچه ها جدی یه بار فال گرفتم این درومد:

    صنما با غم عشق تو چه تدبیر کنم ...تا به کی در غم تو ناله ی شبگیر کنم[IMG][IMG]
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا