-
چقدر خوب است وقـتـی حـس میکـنم
جآیــی در ایــن کرِه ی خآڪـی
تــو نفس میکــشــی و مـن
از هــمآטּ نفـس هآیتـــ ،،، نفس میکشم !
تـو بــآش !!!
هـوآیتـــ ! بـویـتـ ! برآی زِنده ماندنم ڪـآفـــی است …
Click here to view the original image of 700x465px
مینویسم ...
از دلدادگیها ...
از زندگی در کنار تو ...
ای کاش بخوانی و بدانی که دلتنگم عشق من ...
عشق من
در ساحل رویا
چشمانم را برهم میگذارم ....
وتو را ...
از انسوی دریا ها نزد خود می اورم ...
دستانت را میگیرم ...
تنت را لمس میکنم ...
و در اغوشت عاشقانه هایم را زمزمه میکنم ....
این توئی که در وجود من نهفته ای ......
من تو را دارم .....
توئی که عشق منی ...
زندگی ام را ...
توئی که زندگی منی ...
نمیدانم از دلتنگی عاشقترم
یا از عاشقی
دلتنگ تر!
فقط می دانم
در آغوش منی
بی آن که باشی
و رفته ای
بی آن که نباشی ...
عشق من
اگر چشمم به راه قدمهایت .......به دیدارت خوش است ...
تو مرا در این تنهایی غمگین و و دلگیر شبانه از نبودنت هایت .....مرحم باش ...
مرا همدم ...مرا عاشق در این دفتر ...از اشعارم ...حضوری بی پایان از دلت باش ....
کجایی یار من ؟؟
کجایی ؟
مینویسم .....از تک تک خاطراتم ....شاید که بیایی ...
مینویسم .....از غم این لحظه های نبودنت ...شاید که بیایی ......
اینجا منم و یک عالمه خاطره .....
کجایی یار من ؟؟
این ساز دلتنگی ......مرا بیتاب ترین است ...
چشمانم خواهان توست ....
دستانم برای بازگشت تو .....اسمان را را از ماه ربوده است ....
یارم ...کجایی که دل در انتظار نگاه توست .......
به انتظار فصل نگاه تو ......همه فصل ها گذشت ...
مرا فصل نگاهت باش این دل را ...
قلمم را بار دیگر دل فراخوانده است برای از تو نوشتن ...
مرا همراه باش ......یار من ...
دلم باران میخواهد
دلم در این اتاق سرشار از سکوت ......باران میخواهد .......
دلم باران .......دلم رسای احساس تو را میخواهد امشب .......
دلم حسرت فاصله ها را از عشقمان در اغوش باران را میخواهد ...
دلم تو را میخواهد ...
مرا امشب فکر و خیالت همدم است ...ای یار ...
باران همان میعاد گاه من و توست ......
یار من .....
کجایی یار من ....
این عشق ......قلبمان را بهاری کرده است ....
در رویایی عاشقانه هستم .......چشمانم را میگشایم ........عشق را در چشمان همیشه بهاری تو میبینم ....
من ....تو را میخوانم ......به دنبال نجوای عاشقانه تو میگردم ....و نگاهت را میابم که مرا پر ازبوسه های عاشقانه میکند ...
کجایی یار من ؟؟؟ کجایی ترنم وجود من ؟؟ نفسهایم ازتوست .........تکیه گاهم از وجود پر از شعله های عشق توست ...
من را جانی دوباره ببخش ......زندگی من .....
برای تو مینویسم زندگی من ........
برای تو ئی که هر لحظه ام پراز وجود توست .....و با یاد تو میگذرد ....
دستانت را لمس می کنم .........
صورتت را نوازش می کنم .....
تو را در اغوش می گیرم .....
برایت از دلم میگویم .....
از حرف هایی میگویم که قاصدک هایی از عشق را به همراه دارند ......
عشق من
قلبم را تا به ابد به تو هدیه میدهم ......
نگاهم را
دستانم را به تو هدیه میدهم ..
امانتی از من به تو ..باورم را به تو هدیه میدهم ....
من یک انسانم ....از جنس خاک ...از جنس اب ...از جنس باد ...از عشق هوای نفسهای پروردگارم ...
پیچک عشق را در وجودم نهفته ام ...و تو را محصور عشقم میکنم ...
مگر میشود بی تو بود ، آنگاه که تویی تنها بهانه برای بودنم!
بوی عطر تنت را مدت هاست به انتظار نشسته ام ...
با نگاهم به دنبالت میگردم ...
توئی تنها بهانه دلخوشی هایم
تنهایت نمیگذارم ....
رهایت نمیکنم ....
تو با نگاهت ..عشقت را در قلبم میپرورانی ....
دوستت دارم ....
زندگی من .....
اگر بخشی دلم را ..........
اگر نگاهم را در این دوران تاریکی سپید است ....ازان توست ...این دل ....
چراغ شب به پستوهای تاریکی صداییست پر از احساس .....
صدایم کن
مرا از این دریغستان هم اغوشی صدا کن .....
نگاهی کن به این قلب پر از احساس غم دیده .....
مرا با دل .... درمان است ....
مرا با خود ببر زین جا ........که من غرق درون حسرت باد....
حسرت به دیدار قاصدکهای دلان عاشق ....تشنه ی جام شراب ناب احساسم ...
مرا سیراب کن از عشق .......که من تشنه به دیدارم .....یارمن ...
عشق من
بی من چه ساده رفتی .....چه ساده از اینجا گذشتی عشق من .....
نفسم بند میاید در جایی که بازدم نفسهای تو نیست ........چه ساده رفتی عشق من ...
کجایی که عطر تنت را به ثانیه های تنفس عاشقانه ام هدیه دهی ........
چگونه بی تو زیستن توانم ان زمان که توئی اوای اشنای هر سخن از قلب من ....
کجایی که هر فاصله ای که بین عشقمان شعله میکشد مرا بی تابی فراگیر میشود ...
دلم تنگ است .....دلم تنگ است نفس کشیدن در اغوش تو را ......دلم تنگ است نوازش دستان تو را عشق من ...
دوستت دارم ....
شاهزاده ی قلب من
در پناه شب مهتابی عشق ....انجا که عاشقان ..... کتیبه ی دلدادگی چشمان اسمان راقرائت میکنند ...
من نگاهم به انتظار چشمان عاشقانه توست ......
جز تو عشقی نخواهم که من عاشق توئم ....
ای ارامش دمیده شده در دقایق من ..
بر من بتاب ......ای ماه شب های من ......
حک کن بر لحظه های زندگی ام حضورت را .....
من ...لیلای تو ...امواج دریایی درونت را در خود میدانم و میکاوم .......شاید که دلتنگی ام را درمانی باشد ...
مرا در تلاوت صفحه های عشق هم صدا باش یار من .....
کجایی یار من ؟؟؟ کجایی نم نم باران چشمان من ؟؟؟ دلتنگم ...
زندگی من ..
نرگس فاطمی
نفسم
عشق من ...
چقدر بیتابم در این لحظات که نیستی و یادت را به اغوش میکشم ....
چقدر بیتابم ...
چقدر بیتابم این لحظات را که دوریت را به رخ عاشقانه های من میکشند ...
ای کاش ......می امدی و نمیگذاشتی که روزگار فاصله ها برای عشقمان علم کنند ...
ای کاش بیایی و مرا با خود به سرزمین قلبت به حصار زیبای اغوشت بری ...
چشمانم خمار و مست از دیدار تو .........تنم گرم از اغوش تو ....
من تو را میخواهم .....لحظه های با تو بودن را ....
تو را ...
عشق من ...
نرگس
[IMG]
Click here to view the original image of 870x580px.
[IMG]
سلام
خوبید؟
چرا نیستید؟
ان شاء الله هرجا هستید سلامت
در پناه یزدان پاک
سلام
حدیث شریف کساء #867
التماس دعا
تسلیت ای حجت ثانی عشر یابن الحسن
زود بود از بهر تو داغ پدر یابن الحسن
قلب بابت از شرارِ زهرِ دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش از پا تا به سر یابن الحسن
زود گرد بی کسی بر ماه رخسارت نشست
زود کردی جامه ماتم به بر یابن الحسن
قرنها چشم تو گریان است بر جدت حسین
لحظه لحظه ریختی اشک بصر یابن الحسن
بارگذاری...
_________
امام حسن عسکری علیه السلام:
هر يك از شما چون در دينش پارسا و در سخنش راستگو و امانتدار و خوش اخلاق با مردم باشد، گفته میشود: اين يك شيعه است، و اين كارهاست كه مرا خوشحال میسازد.
_________
با توجه به خرافه نهم ربیع
آیت‌الله خامنه‌ای :
هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام اکید است. -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
