saman.arch
پسندها
114

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • تمام سختی و مشقتش را به جان می خرم تا از خودم بگذرم از این (تو) که می گویند بگذرم و دوست داشتن را از نگاهها کلامها حرکات بگیرم از این (تو ) که می گویند بگیرم و در زمین و اسمانها قاب کنم. و به ان زل بزنم و تا ابد مستش شوم و اشک بریزم.
    دنياي من پراز دستهايي است که خسته نميشوند از نگه داشتن نقابها..!دنياي من پر از آدم هايي است که فقط فعلهايي را صرف ميکنند که برايشان صرف داشته باشد...!دهانم پراز حرف است ولي با دهان پر که نميشود حرف زد!
    یلدا یعنی

    یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت.


    پیشاپیش یلدایتان مبارک
    یارو خفاش میبینه از خنده غش میکنه
    بهش میگن به چی میخندی؟
    میگه: تاحالا گنجیشک با چادر عربی ندیده بودم
    دست ازطلب ندارم تاجان من درایدیاتن رسدبه مدرک یاتن زجادراید
    روزدانشجومبارک
    روز دانشجو را به تو تبریک نمیگویم
    تورا به این روز تبریک میگویم
    که این روز بی تو ، و بی حس آرمان خواهی
    و " ایمانت به حق طلبی " وجودی بی معناست


    تو کجایی سهراب؟آب را گل کردند...چشمها را بستند و چه با دل کردند....
    وای سهراب کجایی آخر؟....زخم ها بر دل عاشق کردند....خون به چشمان شقایق کردند...
    تو کجایی سهراب؟که همین نزدیکی عشق را دار زدند،همه جا سایه دیوار زدند...
    ای سهراب کجایی که ببینی حالا دل خوش مثقالی است!دل خوش سیری چند؟
    صبر کن سهراب قایقت جا دارد؟ من هم از همهمه ی اهل زمین دلگیــــــــــــرم
    اولین تاپیک تولد صوتی و تصویری برای خاص ترین دختر باشگاه هفتم آذرو توی تقویمامون علامت بزنیم(fantastic girl)
    وقتی با خانواده هستی لبخند بزن ..چون خیلی ها در آرزوی خانواده هستن ..
    وقتی میری سر کار لبخند بزن ...چون خیلی ها در آرزوی پیدا کردن کار هستند..
    وقتی تنت سالم وتندست هست لبخند بزن.....چون مردگان در آرزوی زندگی دوباره برای انجام کار های نیک هستند ..
    وقتی داری خدای خودت رو عبادت میکنی لبخند بزن ...هستند کسانی که گاو را عبادت میکنند ...
    لبخند بزن چون خودت هستی ...و خیلی ها در آرزوی اینن که جای تو باشن ...



    [IMG]

    [IMG]
    مشک را که پر آب کرد،از خوشحالی
    حتی حواسش نبود
    دستانش را بریده اند...!

    بعد ریخته شدن آب هم
    آنقدر ناراحت....
    که باز فرصت نکرد
    سراغی بگیرد از بازوانش...
    فقط وقتی حسین امد بالای سرش
    می خواست دست به سینه ، سلام دهد
    که تازه فهمید
    دستانش نیستند...!



    .
    .
    .

    •۩❖۩•...باز این چه شورش ست که در خلق عالم است...•۩❖۩• ویژه نامه ماه محرم*روز تاسوعا
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا