نگار پاستور
پسندها
556

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مه شب مرغ دلم بر سر ديوار تو بود / ميپرد از قفس و عاشق ديدار تو بود
    خبرت هست که از خوبي خود بي خبري / به خدا خوبتر از خوبتر از خوبتري
    میخوام باشیو باشم تا دم مرگ
    میخوام باشیو باشم عاشقونه
    اما اون نگاه گرمو مهربونت
    منو به سمت چشمات میکشونه
    میخوام باشیو باشم تا دم مرگ
    میخوام کنار تو آروم بگیرم
    میخوام زندونیه عشق تو باشم
    میخوام واسه نگاه تو بمیرم
    میخوام یه لحظه ازم دور نمونی
    میخوام یه ثانیه تنهام نزاری
    میخوام شادیو ، غمت رو فقط واسه خود ، خودم بیاری
    انسان هرگز حتی به مرگ هم تسلیم نمی شود مگر زمانی که
    اراده اش را از دست داده باشد...
    ياد بگذشته به دل ماند و دريغ

    نيست ياري كه مرا ياد كند

    ديده ام خيره به ره ماند و نداد

    نامه اي تا دل من شاد كند


    خود ندانم چه خطائي كردم

    كه ز من رشته الفت بگسست

    در دلش جائي اگر بود مرا

    پس چرا ديده ز ديدارم بست
    مثل همیشه برای "تـــــــــو" ... مینویسم...

    "تـــــــــو" ...

    به نیت هرکه دوست داری ..

    ... بخوان ...

    تمـام شــهر از بـس عاشـقی کـردنـد قهـارنـد ...

    مـن امــــا هنوز ..

    نـاشـیانـه دوســتت دارم !

    چـﮧ فـَرقـے دآرد !

    " شَـ ـهر ِ مـآ خآنـﮧ ے مآ باشـَد " یآ نبآشَـد . . .

    وَقـتـے تـو نـﮧ دَر شَـ ـهر مآ هَسـتـے . .

    وَ نـﮧ دَر خآنـﮧ ے مـآ . . . !

    پرنده
    نشسته روی دیوار
    گرفته یک قفس به منقار !

    از : قیصر امین پور


    [IMG]اندازه ی اين عكس تغيير داده شده است. برای ديدن كامل عكس اينجا را كليك كنيد. اندازه ی عكس اصلی 690x530 است.[IMG]
    تــو نــیستــی

    تـا بــاران خیـسمـــان کنــد. .
    .

    تــــو و جـــادهـ ها

    دستـــــ در دستـــــ هم دادهـ ایــــد تـــــا . . .

    بــــی انتهـــــا بمانــــــد طـــول دلتنگیهــــــای مـــن . . .
    چه انتظار عظیمی نشسته در دل ما
    همیشه منتظریم و کسی نمی آید.
    صفای گمشده آیا
    بر این زمین تهی مانده باز می گردد؟
    اگر زمانه به این گونه
    پشرفت این است
    مرا به رجعت تا غار
    مسکن اجداد
    مدد کنید
    که امدادتان گرامی باد.
    همیشه می گفتم:
    چقدر مردن خوب است
    چقدر مردن،
    در این زمانه که نیکی حقیر و مغلوب است
    خوب است
    زندگی رودخانه ای ست از فنا تا به فنا.
    زندگی اصلا پدیده ای منطقی نیست.
    منطق ساخته و پرداخته ی ذهن ماست.
    زندگی،حیرت در شگفتی هاست؛
    پرسه زدن در زیبایی هاست.
    زندگی،معامله نیست،
    تجارت نیست؛
    شهود عاشقانه ی اشیاست.
    زندگی،
    زمانی معنا دارد که سفری در جاده ی عشق باشد.
    زندگی،سفراست.
    کسانی که جایی در گوشه و کنارها اطراق می کنند،
    زندگی را می بازند.
    انسان باید آواره و پرسه زن باشد،
    انسان باید خانه به دوش باشد؛
    هر جا که اُتراق شود، زندگی در آن جا می میرد.
    ناراحت شدن نداره ;)
    پیشنهاد میکنم یه سر به دانشگاه پیام نور دماوند بزنین تا به گفته های من برسین ...
    این دانشگاه اینقد بی درو پیکره که بعضی وقتا که یه کلاسی لغو میشه یادشون میره خبر بدن ...
    و بازم از نشونه های مضخرف بودنش اینه که این ترم هیچی واسه ارائه دادن نداشتن و همش خودخوان بوده
    برنامه نویسی پیشرفته ، گسسته و ... که این ترم باید برمیداشتم همش خودخوان شده ... بهشون که میگیم میگن استاد نداریم
    به نظر شما چنین جایی خراب بشه بهتر نیست ؟
    سلام دوست گلم . مرسی بابت نظرتون ...
    میشه بپرسم شما توی کدوم دانشگاه پیام نور درس خوندین !؟
    امروز را به باد سپردم
    امشب کنار پنجره بیدار مانده ام
    دانم که بامداد
    امروز دیگری را با خود می آورد
    تا من دوباره
    آن را بسپارمش به باد...
    فریدون مشیری
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا