mani24
پسندها
36,493

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • خداوندا ، دعا برآنکه آزار مرا اندیشه می دارد ، نشانم ده
    خداوندا ، مسلمانی عطایش کن
    نخشکاند هزاران شاخه زیبای مریم را
    نبندد پای زیبای پرستو را
    نسوزاند پر پروانه های عاشق گل را
    نچیند بال مینا را
    ===
    دعایش می کنم آن عهد بشکسته
    دعایش می کنم عاشق شود بر یاکریم و هدهد و مینا
    دعایش می کنم
    آن سان دعایی
    چون مرا با لعنت و نفرین قراری نیست
    تو آیا هیچ می دانی خدایم کیست ؟
    چنان با من به گرمی او سخن گوید
    که گویی جز من او را بنده ای ، در این زمین و آسمانها نیست...
    به خودم حسودی میکنم گاهی .!!

    که هیچ کس اندازۀ من ..

    تو را دوست ندارد !
    قـفـســي بايــد ساخــت
    هــرچــه در دنـيــا گنــجـشــک و قـنــاري هســت
    بــا پــرستــوها
    و کبــوتــرها
    همــه را بايــد يــکجــا به قــفـس انــداخـت
    روزگـــــــاري اســت کــه پــرواز کبــوتــرها
    در فضــــا مـمنــــوع است
    کــه چــــرا
    به حريـــم جــت ها خصمانـــه تــجــــاوز شـده است
    روزگـــــــاري است که خوبـــي خــفتـــه است
    و بـــدي بـيـــــــــدار اســتـ ـ ـ ـ
    پس از آفرینش آدم

    خدا گفت به او: نازنینم آدم،

    با تو رازی دارم ، اندکی پیشتر آی.

    آدم آرام و نجیب آمد پیش

    زیر چشمی به خدا می نگریست

    محو لبخند غم آلود خدا

    دلش انگار گریست.

    "نازنینم آدم

    ( قطره ای اشک ز چشمان خداوند چکید )

    یاد من باش که بس تنهایم"

    بغض آدم ترکید ،گونه هایش لرزید،

    و به خدا گفت:

    من به اندازه ی...

    من به اندازه ی گلهای بهشت ... نه...

    به اندازه عرش... نه... نه

    من به اندازه ی تنهاییت ای هستی من

    دوستدارت هستم.

    آدم کوله اش را برداشت.

    خسته و سخت قدم بر می داشت،

    راهی ظلمت پر شور زمین.

    طفلکی بنده غمگین ، آدم

    در میان لحظه ی جانکاه هبوط ،

    زیر لبهای خدا باز شنید که گفت:

    نازنینم آدم، نه به اندازه ی تنهایی من

    نه به اندازه ی عرش،

    نه به اندازه ی گلهای بهشت

    که به اندازه یک دانه گندم فقط یادم باش.

    نازنینم آدم، نبری از یادم!
    همـــــــــه وقت ،
    همــــــه جـــــــــــــــــــا،
    من به هر حال که باشم به تو می اندیشــــــــــــــــم !
    تو بـــــــــدان ایــــــن را
    تنها تـــــــــــــــو بــــدان
    تــــو بیـــا...
    تو بمان... با من تنها تـــــــــــــــو بمــــــان .
    جای مهتـــــــــــاب به تاریکی شب ها تـــــو بتـــــــــــــــاب!
    من فـــــــــــدای تو، به جای همه گل هـــــــــــا تـــــــــــو بخنــــــــد!!!!
    هیچ لیوانی در زندگی خالی نیست ،

    حتی نیمه پر هم نیستند ؛

    وقتی چشمها جور دیگر می بینند .

    وقتی دوست همه جا حضور دارد،

    وقتی لطفش همه جا را پر کرده

    آری ... چشمها را باید شست ...
    نترس
    با لحظه ها حرف زده ام
    قرار است خاطراتِ خوبمان را دست به دست کنند
    ...تا امروز
    قرار است دوباره به یادِ هم بیفتیم
    پیدایمان شود
    باز هم حرف بزنیم با یک نگاه
    ...دستمان برسد تا عشق
    باور کن
    سکوتمان دست نخورده است هنوز...
    سرسبزترین بهار تقدیم تو باد
    آواز خوش هزار تقدیم تو باد
    گویند که لحظه ایست روییدن عشق
    آن لحظه هزار باد تقدیم تو باد
    :gol:
    :victory:هرکس با زندگی میسازد زندگی را میبازد"بازندگی نساز<<زندگی را بساز>>
    هر آهنگی که گوش می دهم
    به هر زبانی که باشد
    بغضم را می شکند
    نمی دانم
    بغضم به چند زبان دنیا مسلط است ...

    آنقدرها هم
    روی وقار من حساب نکن...
    قطب زمین هم که باشم
    تو را که می بینم
    یخ هایم آب می شود...

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا