s_aa
پسندها
4,070

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • راستي سحر جون


    واسه رهروان راه شهدا هر هفته واسشون پيام بذاريم تا سر بزنن ؟ منم كمكت ميكنم
    قربووووووووون دلت عزيز

    راستش من هيچوقت با كسي درد دل نكردم ...... آروم نميشم تا وقتي يه نمازي بخونم كه يه دل سير با خدا حرف بزنم

    آخه اصلا روم نشده تا حالا با كسي حرف بزنم جز خدا كه هميشه انقدر قشنگ جواب ميده كه نگو

    راستش دل تنگ يه گريه هستم..... گير كرده تو گلوم...بعضي وقتا اينطوري ميشم. واسه كسي يا چيز هم نيست واسه سبك شدنه


    وگرنه مگه ميشه مني كه عاشق ديدن خندهاي همه هستم و ازشون خنده ميخوام خوشحال و شاد نباشم
    به مناسبت هفته ی دفاع مقدّس | 7 روز با صاحبدلان

    امروز با:

    جانباز شهید حاج داوود کریمی (به مناسبت سالروز شکست حصر آبادان)





    - این بیماری و بستری شدن در بیمارستان برایم سرگرمی شده است!
    این زخم‌ها ذخیره آخرتم هستند. شاید با این دردها خداوند اجازه ملاقات با دوستان شهیدم را به من بدهد.

    - ما توقّعی از کسی نداریم، منتی هم بر سر كسی نداریم، چرا كه راهی است كه خودمان انتخاب كرده‌ایم. . .

    بیشتر بدانید:

    5 مهر، شکست حصر آبادان
    دیشب قرار بود لب رود اینور پل شهیدبشم
    جو گرفتم رفتم اونور پل دوتا مثلا عراقی کشتم اخه دیشب بهم فشنگ مشقی داده بودن
    صدای کارگردان در اومد بود
    :biggrin:
    سلام سحر جان

    ممنون دوست گلم

    خوبه خوبم ............ مگه ميشه دوست نازنيني مثل شما باشه و من خوب نباشم

    دلم گرفته .... نميدونم دلتنگ چي هستم!

    زود خوب ميشه .... :cap: شما هم بخند

    فدات كه انقدر ماهي

    التماس دعا مهربون:gol:
    یه روزه رفتم مسافرت و برگشتم
    راستی تایپک نو مبااارکا
    منم شرکت کنم:que:
    آجی من دارم میرم
    باااااااااااااااای به امید دیدار
    می خوام عکسمو عوض کنم چی جورییییییییییییی عزیزم
    یرازب راک رس و ریکی هدیم ل اح رد قچ ...........
    زیاد به مخت فشار نیار برعکس بخون !
    :thumbsup2::thumbsup2::thumbsup2::thumbsup2::thumbsup2::thumbsup2::thumbsup2:
    دیگر به آنها که رفتند نمیگویم برگردید
    دیگر به آنها که هستند نمیگویم بمانید
    زیرا من دیگر دلی ندارم که وابسته شود...
    انرا با تکه سنگی عوض کردم...:cry::cry::cry::cry:
    یه روز ۲ نفر داشتن توی دانشگاه با هم صحبت میکردن اولی به دومی گفت: تو پدرت چیکارست؟
    دومی گفت :پدر من مهندس هست و کارش ساخت و سازه . تو پدرت چیکارست؟
    اولی ساکت شد و با غرور و کمی غم گفت: پدر من شهید شده …
    دومی لبخندی زد و گفت: پس تو با سهمیه اومدی دانشگاه ؟!!!
    اولی دلش شکست و بدنش سرد شد و با بُغضی عجیب گفت:سهمیه ماله خودتون ، بابامو بهم پس بدین !!!
    به به سییییییییییییییییییییییییییییلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام آجی گلم
    شکر خوبم و می گذرونم تو چیطوری؟
    دوستان وقعی کسانی هستندکه هروقت باآنها مینشینی قهوه ات سردمی شودامادلت گرم
    ســـــــــــــــــــــلام به عزیـــــــــــــــــــــــزی که باهیچ خط کشـــــــــــــــی نمیشــــــــــــــــــه عمق معرفتشــــــــــــــــــــو اندازه گـــــــــــــــرفت!
    چطوری رفیق؟؟
    چي بگم!
    .
    .
    .
    تاپيك رو تا چند صفحه نگاه كنيد

    التماس دعا....بدجور
    سلام دوست من

    قوانين ده گانه شهيد مجتبي علمدار و... قانون بندگي


    يه سري به اينجا بزنيد..... واسه آخراي پارساله(راستش دو ستان در مورد قانون شهيد علمدار گزارش ميذاشتن ولي
    قانون بندگي كه هر بار با قانون شهيد علمدار مطرح ميشد حرفي نبود آخرين روزا يه گزارش كلي ازش دادن بدون اينكه بحث و وفتي براش بذارن)
    درصورتي كه انجام اعمالي كه شهدا بهشون رسيدن قبلش خود سازي ميخواد


    با اجازتون من حال و هوام خوب نيست يه مدت فقط نظرات رو ميخونم.....

    يا علي
    هیچ وقت نذارید حرف دیگران آزارتون بده ؛

    هر کی حرف زد پیش خودتون اینجوری بگید ،

    ای همه ی کسانی که پشت سر من حرف می زنید :
    به مناسبت هفته ی دفاع مقدّس | 7 روز با صاحبدلان

    امروز با:

    شهید حسن باقری



    همهمه برخی از فرماندهان در قرارگاه بلند بود؛ که "عملیات متوقف بشه." حسن یک دفعه قرمز شد و با عصبانیت داد زد:
    "خجالت نمی کشید ؟ بیست روزه که به مردم قول دادیم خرمشهر آزاد می شه. ما تا آزادی خرمشهر اینجاییم."
    پس فردا خرمشهر آزاد شده بود...

    بیشتر بدانید: #2
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا