s_aa
پسندها
4,070

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • زنده باشید . در غیاب من دوستان کم نظیری هستند که دلگرمی میدند:redface:
    خانومه تو خلوتش گلی در چمنزار شده :) بی یار برای یار می نویسه و به نسیم و شبنم و پروانه دل میده :)
    ممنونم . شکر خدا خوب هستم و می چرخم و می گردم و می نوشم از این جام ! (:)
    مسافرت بودم نازنین. دیگه هستم کم و بیش:gol:
    شـــب است و در بـه در کوچـه های پـر دردم
    فقیر و خسته به دنبـال دوسـت مـیـگردم
    اسیـر ظلمتـم ، رفیق کـجـــــــــــا ماندی؟
    من بـه اعتبار تو فانوس نیـاوردم...

    :) :gol: سلام عزیزم. شبتون بخیر. خوبید؟
    گاهی دلم چقدر ساده تنگ میشود...
    برای کودکی هایم...
    خنده هایی از ته دل...
    خوابهایی آرام...
    نگاه هایی متفاوت...
    قهر هایی ساعتی...
    حرفهایی ساده...

    این روزها یک یادش بخیر هم آرامم نمیکند...

    چقدر عجیب بقض کرده ام از این همه بزرگ شدنی که بیشتر کوچم کرد...

    portgirl
    پاییز تنها فصلیه که از همون اولین روزش خودشو نشون می ده!
    کاش همه انسانها مثل پاییز باشن تا از همون روز اول رنگ و روی اصلیشون رو نشون بدن

    امیدوارم با آمدن پاییز هر یک برگ که میافته یک دونه از غمهای دلتون کم بشه
    و دیگه هیچوقت ناراحت نباشید . . .

    پاییزتون زیبا....!:heart:

    ﺩﻧــﯿـــﺎ ﺍﺩﺍﻣــــﻪ ﻟــﺒـﺨـﻨـﺪ ﺗــــﻮﺳــﺖ ..
    ﮐــﻪ ﺗــــﺎ ﺁﺧــــﺮﯾــــﻦ ﻟـــﺒــﺨـﻨـﺪ ﻣــــﻦ ﮐـــﺶ
    ﻣــــﯽ ﺁﯾــــﺪ ؛
    ﺗـــﻮ ﻟــﺐ ﺑـــــﺮﻣــﯿــﭽــﯿـﻨــــﯽ
    ﻭ ﻣـــﻦ ..
    ﺟـــﺎﯾﯽ ﻣـــﯿـــﺎﻥ ﺁﺳـــﻤـــﺎﻥ ﻭ ﺯﻣـــﯿـــﻦ ..
    ﻣـﻌـﻠﻖ ﻣﯽ ﺷــــﻮﻡ
    :gol:

    .
    .
    .


    "به مناسبت هفته ی دفاع مقدس |7 روز با صاحبدلان "



    قبل از جنگ، حاجی جوشكار بود. او كارش را درست و با صداقت تحويل می‌داد و در برابر دريافت دستمزد، منصفانه عمل می‌كرد. هميشه به كارگران خود سفارش می‌كرد، سعي كنيد كاری را كه انجام می‌دهيد زيبا، مستحكم و با دستمزد منصفانه باشد.
    دوستی با حاج حسين افتخار بود... حرف شنوی بچه‌ها از ايشان در قبل از انقلاب، آستانه انقلاب و دوران دفاع مقدس بسيار بالا بود.

    بیشتر بدانیم:

    #900
    اخه نمیزارن گوشی ببریم
    اگر خودشون گرفتن حتما میگیرم ازشون
    تازهذقرار فیلمبرداری هم بشه
    اول بگو چرا به من ميگي بد اخلاق:razz:
    بعد بگو خونه پيدا كردي
    بعدش اواتار قابل نداره
    ميخاي باهم عوض كنم
    سلام سلام
    خوووووووووبم
    شما چیطورید
    شب اول اجرا کردیم
    نسبتا خوب بود
    تو شبهای بعد بهتر میشیم:D

    پیری برای جمعی سخن میراند. لطیفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند.
    بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند. او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید.
    او لبخندی زد و گفت:
    وقتی که نمیتوانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید، پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن در مورد مسئله ای مشابه ادامه میدهید؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا