من با خاطرات تو زنده خواهم ماند....چه غمگین ازین رفتن و روزهای سرد تنهایی....
شاید باور نکنی،از من همین کلمات را که با شوق به سوی تو پر می کشد باقی می ماند و خودکاری که هیچ گاه آخرین حرفهای من را به تو نمی تواند گفت....
شاید یک روز وقتی می خواهی احوال من را بپرسی ،عکسم را در صفحه سفر کرده ها ببینی ....
شاید کودکی گستاخ و بازیگوش با شیطنت سفر بی بازگشتم را از روی دیوار سیمانی کوچه بکند و پاره کند....
تمام دغدغه ام این است که ایا بعد از این سفر محتوم می تواند باز هم با تو سخن بگویم ؟
می دانم که خسته ای اما دوست دارم اجازه دهی ،دمی کلماتم روبرویت بنشینندونگاهت کنند...تا به حقیقت این جمله را دریابی که می گوید:مرا از یاد خواهی برد نمی دانم ؟
ولی می دانم تو را از یاد نخواهم برد.....
پاییز که می شود.....
انگار از همیشه عاشق ترم....در تمام طول پاییز....
نمناکی شب ها را....با تمام منفذهای پوستم لمس می کنم....
وچشمانم همه جا.....نقش دیدگان تورا جستجو می کند
پاییز که می شود.....
همراه برگها رنگ عوض می کنم زردو نارنجی می شوم و
با باد تا افقی که چشمانت درآن درخشیدن گرفت
پیش می روم و مقابلت به رقص درمی آیم
تا آن جا که باور کنی تمام روزهایی که از پاییز گذشته
تا به امروز همواره عاشقت بوده ام......
پاییز که می شود
بی آنکه بدانم چرابیشتر از همیشه دوستت دارم....
و بی آنکه بدانی چرا دلم بهانه ات را می گیرد....
وپاییز امسال....
عشق جنس دیگری دارد ومعشوق خواستنی تر است...
کاش می دانستی.....
نمی بخشمت به خاطر تمام خنده هایی که از صورتم گرفتی ...
به خاطر تمام غم هایی که بر صورتم نشاندی ....
نمی بخشمت به خاطر دلی که برایم شکستی ....
به خاطر احساسی که برایم پر پر کردی ...
نمی بخشمت به خاطر زخمی که بر وجودم نشاندی ، به خاطر نمکی که بر زخمم گذاردی....
دوستای عزیزم سلام...تایپیک نزدم چون فکر نمیکنم مهم باشه توی این مدتی که اینجا عضو شدم اتفاقای مختلف و تلخ و شیرینی واسم افتاداتفاقایی که از خیلیاشون درس گرفتم دوستای خوبی پیدا کردم هلیا هیوا مهدیه مهشید ک افتخار دوستی بیرون باشگاهم باهاشون دارم همینطور دوستای خوبی مثل سیما و مهتاب ک مثل خواهرم دوسشون دارم و خیلی از دوستای گلم ک چون تو ی پست جا نمیشه اسمشونو نمیارم .... شهاب و شیما خانوم به خاطر لطفی ک در حقم کردن و تا اخرعمرم فراموش نمیکنم من فرصت جبران محبتشون رو نداشتم هرروز واسشون دعا میکنم و از خدا میخام که این لطفشون رو بی جواب نزاره ایشالا که خدا به بهترین شکل جبران میکنه ولی بازم ممنونم از هر دوتا دوست عزیزم.... امیدوارم هر بدی از من دیدید به بزرگی خودتون ببخشید و حلال کنید.واسه همتون ارزوی خوشبختی و سلامتی دارم هر جایی و با هر کسی که هستید دوستتون دارم ی مدتی شاید طولانی نیستم ...امیدوارم روزی دوباره برگردم پیش دوستای خوبم .....خدانگهدار..
اخه باید دید رفتن چیزی رو درست میکنه، من که نمیدونم مشکل شما چیه، ولی من چند بار اومدم برم گفتم برم مگه چی عوض میشه این شد که با قدرت موندم دور یه سری از دوستان رو خط کشیدم
فعلا که بهشون گفتم میخوام برم، تا ببینیم چی میشه، فردا میخوان سر حقوقم حرف بزنن
فکر نکنم معلومه که منو خوب شناختی فهمیدی چقدر گلم ، فقط بفهم اون بد نظرکیه