-
سلام
این هدیه ای از دوست خوبم آرامه
شمام لذت ببرید
http://aram2013.persiangig.com/audio/Hezaro%20Yekshab.swf
یار من ...
عشق من ....
پنجره ......اشنای همیشگی من است ......
هر شب و روز مرا به دیدارش میخواند ...
به من این امید را میدهد که تو را در خود برایم نمایان میسازد .......
که قاصدکهای تو را برایم می اورد .....
رهگذران را به من نشان میدهد .....شاید که تو میان انها باشی ....
بوی تو را برایم همراه باد می اورد ....
پنجره....... اشنای لحظه های دلتنگی من است ......
عشق من
شراب ناب محبت را نوشیدم .........
از احساسم برایت نامه هایی فرستادم ......از کلماتی نوشتم که بوی تنت را خواستارند ...
چقدر دلتنگم ....
چقدر بی تاب است دلم .....
تو را میخواهم ........نگاهت را ........دستانت را ......
از باد خواستم که بوی تنت را برایم بیاورند
ازامواج دریا ......مژده امدنت را خواستم
از مهتاب ......صدای نفسهایت را خواستم ....
عشق من ....
مشکل این روزهام ،
این خیابان های جدید است...!
از هیچکدامشان
با تو ...
خاطره ندارم ...
من عاشق تو نیستم
فقط ،
تو را به بند _ بند بودنم اضافه کرده ام
چنان که بی تو ...
بودنم ...
دروغ کهنه ای است
شکل زندگی ...
خنده هایت برای من عالمی دیگر است ......
عالمی که میدانم روزهایش را با تولد عشق اغاز میشود و شب هایش را با دلدادگی عاشقان به صبح میرساند .....
زیباست عشقت .......خندیدنت ......
من دیگر از خدای خود چه بخواهم ؟؟؟
همه ی زندگی من ..........خنده های توست ......
آرامم
آرام
مثل اشکی که به لبها میرسه
مثل رودی که به دریا میرسه
مثل خوابی که به رویا میرسه . . .
در من شوق رسیدن به هیچکس موج نمیزند
من تمنای دیدن هیچکس را ندارم
فقط آرامم
من قرابتی با هیچکس ندارم
شاید
قلبم مرده است
شاید هم روحم
اما هرچه هست
آرامم
آرام ! ! !
مثل یک مرده . . .
خنده هایت برای من عالمی دیگر است ......
عالمی که میدانم روزهایش را با تولد عشق اغاز میشود و شب هایش را با دلدادگی عاشقان به صبح میرساند .....
زیباست عشقت .......خندیدنت ......
من دیگر از خدای خود چه بخواهم ؟؟؟
همه ی زندگی من ..........خنده های توست ......
کجایی یار من ....
این عشق ......قلبمان را بهاری کرده است ....
در رویایی عاشقانه هستم .......چشمانم را میگشایم ........عشق را در چشمان همیشه بهاری تو میبینم ....
من ....تو را میخوانم ......به دنبال نجوای عاشقانه تو میگردم ....و نگاهت را میابم که مرا پر ازبوسه های عاشقانه میکند ...
کجایی یار من ؟؟؟ کجایی ترنم وجود من ؟؟ نفسهایم ازتوست .........تکیه گاهم از وجود پر از شعله های عشق توست ...
من را جانی دوباره ببخش ......زندگی من .....
من !
سخاوتمندانه "تو" را به قلبم هدیه میدهم..
و سخت لرزانم از هدایه ای چنان با شکوه!!
ای بهانه ی زیبای زنده بودنم :
سطرهای جا مانده از از شور و احساس قلبم را به تو تقدیم میکنم ..
و برای تو مینویسم..
برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست ..
برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست…
برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد…
برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است..
برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست…
برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است..
برای تویی که عشقت معنای بودنم است..
برای تویی که آرزوهایت آرزویم است ..
دوستت دارم تا ..
نه!
دیگر برای دوست داشتن هایم تایی وجود ندارد..
بی حد و مرز دوستت دارم..
عشق من
دستانت ......گرمی خورشید را دارد ...
چشمانت ....پاکی اسمان را ...
بزرگی قلبت به اندازه دنیا ...
سینه های مردانه ات که مرا تکیه گاهی محکم است ...
مرا ......
چه موهبت بزرگیست که تو را دارم ...
شاهزاده ی من ...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
