mahsa728
پسندها
26

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • دختره فرم دانشگاه پر کرده :
    نام : پریسا
    نام خانوادگی : جلالی
    فرزند : سوم !
    این چطوری کنکور قبول شده واسم سواله
    هیچی ترسناک تر از این نیست بیای خونه ببینی یکی اتاقتو تمیز کرده !
    حالا ۲ ساعت باید بشینم فکر کنم ببینم چی قایم کرده بودم و آیا کشف شده یا نه !
    آیا از خشکی پوست رنج می‌ برید ؟
    .
    .
    .
    خجالت نمی‌کشید ؟ اینم شد درد ؟:razz:
    آیا میدانید کوتاه‌ ترین جنگ در سال ۱۸۹۶ بین زانزیبار و انگلستان که ۳۸ دقیقه طول کشید !؟
    فک کنم رفتن لب مرز به هم فحش دادن برگشتن
    یعنی این شانسه ما داریم . . . .
    تنها سودی که رشته ی تحصیلیم تا الان داشته این بوده که ؛ هر بار میرم تو اشپز خونه بابام میگه : مهندس یه ۲ تا چایی بیار بخوریم !:D
    بچه های دانشگاه ما یه سری رفتار بچه گانه دارند که نمیشه اینکار رو کرد!
    البته یه لطفی کردن ساختمان داده و زبان تخصصی توی یه روزه...!
    حالا وقت به جهنم...همونطور که میدونی من حال وروز خوبی ام ندارم!
    اینجوری روند درمانم هم طولانی تر میشه!خدایی سختمه !!
    ای بابا!خوشحالیا !!کی به حرف ما گوش میده!!
    برنامه ریزی دانشگاه در حد بچه های پیش دبستانیه!!روزی یه درس!!
    ولی باز اینجوری بهتره...ترم پیش توی یه روز دیف و گسسته و برنامه سازی داشتیم....!!:cry:
    شاید باورت نشه اما آخرای روز اسم خودمم یادم نمیومد...!:confused:
    یکی از آشناها مریض بود میخواستم برم خونشون عیادت..
    رفتم سوپری سر کوچشون.به فروشنده گفتم:آقا یه آبمیوه ی بزرگ بهم بدین.
    گفت:چی باشه؟گفتم:فرقی نمیکنه.....به سلیقه خودتون...هر چی دادی دادی..
    گفت:انار بدم؟گفتم:نه!
    گفت:انگور بدم؟گفتم:نه!
    گفت:انبه بدم؟اینو که گفتاعصابم خورد شد!:exclaim:گفتم:ای بابا!آقا شماهم هر چی اولش "ان" داره داری میدی به ما!!
    بنده خدا فروشنده یه ربع آویزون شده بود به در یخچال;از خنده نمیتونست حرف بزنه!!:biggrin:
    :w15::w15::w15:!!
    ای بابا!الان منم با اون موقع هیچ توفیری نمیکنه.....هر روز باید برم دانشگاه!!:wallbash:
    راست میگیا!
    عین چغندری که یه وانت از روش رد شده باشه!خیلی شبیهن!!:D
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا