mani24
پسندها
36,493

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام
    خوبید
    اولین نفر


    Click here to view the original image of 960x720px.

    llı.✿.ıllاشمیم عشقlı.✿.ıllا(مسابقات دوره ای تالار اسلام وقرآن)
    لحظه های دلتنگی ام ...

    من .....خاطره به خاطره .....مرور میکنم اوای درونم را ...

    سکوت میکنم ...عاشقانه هایم را ...

    سکوت میکنم نگاهم را ...

    وتنها ورق های دفترم را با سکوت دلم ......نگاهم ....احساسم .....مینویسم.......


    مانی





    باران نوازشم کن .........

    مرا بنگر که برای دیدارت کوچ کرده ام به دشت ها ........

    مرا نوازش کن ........

    من ارامم ......

    مرا با بوسه هایت عاشقانه خواب کن......

    من از جنس توام ......من ازجنس دلهای باران دیده ام ...

    منم ........اواره ی همان دشتی که خواب دیده است مرا ....

    منم ....اهنگ ترنم عشق تو ......

    ببار باران ....

    ببار ...

    آرامم

    آرام

    مثل اشکی که به لبها میرسه

    مثل رودی که به دریا میرسه

    مثل خوابی که به رویا میرسه . . .

    در من شوق رسیدن به هیچکس موج نمیزند

    من تمنای دیدن هیچکس را ندارم

    فقط آرامم

    من قرابتی با هیچکس ندارم

    شاید

    قلبم مرده است

    شاید هم روحم

    اما هرچه هست

    آرامم

    آرام ! ! !

    مثل یک مرده . . .

    دستاشو مشت کـرده بود... پرسـیدم توي مشتت چـیه؟!

    گفت : خودتـ نگـاه کن

    دستاشو گرفتم و آروم باز کردم...توی دستاش چیزی نبود!!!

    گفتم : چیزی نیست کـه...

    دستامــو که توی دستاش بود فشـــرد و گفت:

    نبــود...ولی "حــالا هست"!


    عشق من ...

    هیچگاه ترکت نخواهم کرد...

    من تو را در خود زندگی کرده ام ......من عاشقم بر تو .....ای عشق ....

    مرا بیاب ......در جاده هایی که قاصدک های احساسم را به سویت روانه کرده ام .....

    من همانجایی هستم که تو هستی ...

    من ....اندیشه ام با توست ...همیشه و همه ی لحظه ها ....زندگی من ....


    مانی


    دلم برایت تنگ است ....یار من ...

    دوست دارم .....تکیه کردن بر شانه هایت را .....زیرا تکیه گاه من تو هستی ....عشق من ...

    یاد هست ؟؟

    این منظره جزئی از خاطراطمان است .....فصلی از نگاهمان ....که ما را عاشقتر از همیشه کرد ...

    نگاه خوشید ....دلمان را از همیشه گرم تر کرده بود ...

    ترنم باد ....موسیقی عاشقی را مینواخت .....

    باد دلدادگیمان را به همه ی عاشقان خبر میداد ...

    بیا ....همراه من ....این خاطره را از دوباره تکرار کنیم ...

    ای عشق ....دفتر خاطرات من و تو را همه ی عاشقان میدانند ....


    مانی


    زندگی من .....

    نگاهم کن ...میخواهم خستگی هایت را در پیچک اغوشم از مهر بپوشانم ...

    زندگی من ...

    تو کالبد وجودم را محصور خود و محبت بی دریغ خود کرده ای .......

    از نگاهم رازهای دلم را بخوان ...

    وقتی نیستی ....مثل این است که من نیستم ...

    وجودم به وجود تو وابستست ....

    تکیه گاه من ...سینه های مردانه توست ...

    دستان توست ...

    محل زندگی من اغوش توست ....

    مرا ازنگاهم دریاب ....

    که دوستت دارم ....


    مانی

    احساسی دارم .....احساسی پر از تعلق .....

    احساسی که در من دمیده شده است ........احساسی از تعهد .........

    احساسی از قلب ........ از هوای نفس هایم ......

    و اکنون من این جاهستم ........پس کجاست شاهزاده شبهای من .......که او را در پیچک اغوشم غرق کنم .....

    این احساس من ...........از نفسهای گرمی است که مرا خوانده است ........

    من ......ستاره ی شبهای شاهزاده ام .......عاشقانه هایم را همراه خود اورده ام ......مرا در اغوش بکش .......


    مانی


    صدا می زنم تو را...

    یک بار...

    دو بار...

    جوابی نمی شنوم!


    کدام قلب...؟ کدام چشم...؟ مرا عاشقانه می خواند...؟

    من به دلگرمی کدامین دست، از این جاده بگذرم...؟

    لحظه های تلخ مرا، تنها، شیرینی یک سیب رسوا می کند...!






    من !

    سخاوتمندانه "تو" را به قلبم هدیه میدهم..

    و سخت لرزانم از هدایه ای چنان با شکوه!!

    ای بهانه ی زیبای زنده بودنم :

    سطرهای جا مانده از از شور و احساس قلبم را به تو تقدیم میکنم ..

    و برای تو مینویسم..


    برای تویی که تنهایی هایم پر از یاد توست ..

    برای تویی که قلبم منزلگه عـــشـــق توست…

    برای تویی که تمام هستی ام در عشق تو غرق شد…

    برای تویی که هر لحظه دوری ات برایم مثل یک قرن است..

    برای تویی که احساسم از آن وجود نازنین توست…

    برای تویی که چشمانم همیشه به راه تو دوخته است..

    برای تویی که عشقت معنای بودنم است..

    برای تویی که آرزوهایت آرزویم است ..


    دوستت دارم تا ..

    نه!

    دیگر برای دوست داشتن هایم تایی وجود ندارد..

    بی حد و مرز دوستت دارم..

    زیر باران ایستاده ام منتظرت...

    چتری روی سرم نیست...

    می خواهم قدم هایت را با قطره های باران شماره کنم!

    تو قبل از باران میرسی یا باران قبل از تو به پایان میرسد...!

    من را ملالی نیست اگر صد سال هم زیر باران بدون چتر منتظرت بمانم...

    نه از بوی یاس باران خورده خسته میشوم...

    ونه از خاکی که باران غبار از آن ربوده است!

    هروقت چلچله برایت نغمه دلتنگی خواند و خواستی دیوار را ازمیانمان برداری

    بیا....

    من تا آخرین قطره باران منتظرت می مانم

    شاید...

    شاید رنگین کمان پایان انتظار من باشد......


    چند وقتیست

    هر چه می گردم

    هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم ...

    نگاهم اما ...

    گاهی حرف می زند...

    گاهی فریاد می کشد...

    و من همیشه به دنبال کسی می گردم

    که بفهمد یک نگاه خسته

    چه می خواهد بگوید


    چمـدان امیـدمـ را مــے بندمــ


    یادمــ باشـد خنـده ها و بوســہ هایمـ را جا نگـذارمـ

    ـ
    آری مسافــرمــ


    تا دیار آغــوش ِ تـــــــــو چنـد فرسخــے بیــش نماندهــ

    کمــے از دلتنگــے دور شده امـــ ..

    بــے تابـــ نباش

    کــہ این مقصـد هیچ گاه مبدا نخواهــد شـــد

    مهمانــے کــہ میزبانــش نـگاه ِ تـو بــاشد

    دیگـر رفتنــے نیستـــ .

    عشـــــــقم مال تو...

    بیا سند داشته هایمان را به نام هم کنیم..

    مالکیت نگاه و لبخند شیرینت مال مـــــن..

    تمـــــــام عشقـم مـــال تـــو..


    من کلا میخوام پیام بازدیدکنندگان و پیام خصوصیمو ببندم..
    لطفا اگر کاری داشت سوالی داشت..
    یا به وبلاگ من مراجعه کن یا ایمیل بهم بزنه...
    این وبلاگ منه:

    www.masiid.blogfa.com
    ایمل:


    masiaftab@yahoo.com
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا