حمیدرضا8
پسندها
94

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلاملکـــــــــــم....بلـــــــــه میدونستم!!!خوبی؟رسیدن ب خیر..:redface:
    نمیدونم:w19: الان دم دست ندارم باید از سایت یونی بگیرم، فعلا حسش نیست. حالا بعدا نگا میکنم میگم بهت. چطور مگه؟
    راس میگی:w16:
    اما به هر حال من بازم میگم....... بره دیگه برنگرده!
    بره دیگه برنگرده!!! از اون روزا متنفرم. دوم و سوم و پیش، حس میکنم بدترین سالهای عمرم بودن.......
    یادمه تابستونی که سوم بودیم و میخواستیم بریم پیش دانشگاهی برامون کلاس زیست میذاشتن7 صبح تا7 غروب بعدشم تست میدادیم. هیچی دیگه ساعت9 شب میرسیدم خونه بعد بدون اینکه شام بخورم میرفتم سراغ درسای عمومی!!!!!!!!!
    واسه همین از اون دوران بدم میاد
    آقا اون موقع (دبیرستان)بچه بودیم گولمون زدن وگرنه من دم به تله نمیدادم:cool:
    زندگیه ما داریم؟!!!!!!!
    تا وقتی که دبیرستانی بودیم خودمونو کشتیم تا رشته مورد علاقه مون قبول شیم، مشاورمون هی میگفت سختی شما فقط همین دورانه، دوره دانشجویی دیگه راحت میشید!
    بعد که دانشگاه قبول شدیم تازه فهمیدیم سختی و فشار ینی چی! که چند بار قصد کردیم انصراف بدیم، بعد یه جا میرفتیم مشاوره آقاهه میگفت فعلا این چند ماهو تحمل کن، تابستون برو هر کاری دلت خواست بکن...
    اینم از تابستون که استرس نمره هامونو داریم!!!!!
    خب به استراحتت ادامه بده;)
    من هنوز نمیتونم با خیال راحت استراحت کنم آخه استرس نمره هامو دارم چندتاش نیومده هنوز
    :w15:چه باحال...........
    حق داریم خوووو. آخه تو نمیدونی این ترم چه فشاری بهمون اومد:(. اصن حس میکردم دارم افسردگی میگیرم!!!
    هیچی فقط میخورم و میخوابم، میخوام تا جایی که میشه استراحت کنم:w21:
    نگران آنچه دیگران میگویند نباشید.....
    آنها کسانی اند ک به جای یافتن کاستی های زندگی خودشان،
    مشغول یافتن کاستی های زندگی شماهستند....
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا