خوش باش عزیز .... خوش ...
گلو دردم با مسکن خوب نمی شود ...
بغضی در آن گیر کرده باید دلم را گل بگیرم ... تا احساس که به آن می رسد سرد شود و بغض نسازد ...
شعر جدیدم بود ...
چه میدونم... شده مسخره بازی...
ااا بسلامتی...اجی ی خبر میدادی حممو م زایمونت میومدم من...خاله قربونشششششش بره...
تنظیم که پاس کردی اجی...نذار بشه 3تا هااا...همون دوتا بسه...باهم بزرگ میشن
ااا قاتل نبودی که..نه باو من درسای یونی رو بخونم هنر کردم...
توام نخونیااااااااا من میکشمتتتتتتتتتتااااااا