.
.
.
یک عمر هیچ حسی نداشته ای، سعی کرده ای که حسی نداشته باشی، یعنی می خواسته ای بشوی سنگ...
همین سیلورمن ها آرزویشان بود که تبدیل شوند به یک مجسمه ی فلزی...
اینجوری خرجشان هم کمتر می شد و به قول خشی لازم نبود کرایه ی رفت و برگشت بدهند!
خدا حال داد به شان و رساندشان به غایت وجودی شان! دعا کنید شما را هم برساند به غایت وجودی تان...
هیچ کس در ان. وای آمین نمی گوید!
صدایی مبهم از آسمان به گوش می رسد که:
-کونو حجاره او حدیدا... سنگ باشید یا آهن!
بیوتن