باز مثل هر شب کسلم
غصه نشسته رو دلم
میگن بازم شهید میاد
یه عالمه خیلی زیاد
ای ایران.ای مرز پر گوهر.
زنده باد.ایران.ای ایران
دسته گلای بی زبون
گمشده های بی نشون
یه ریزه خاکسترشون
دو حلقه انگشترشون
یه تیکه استخون سرد
یه شاخه گل یه بال و پر
یه دکمه ی پیرهنشون
یه ذره خاک تنشون
تابوتای یه اندازه
تو هرکدوم یه سربازه
باده که شیون می زنه
ابره که بر تن می زنه
تابوتا خیسه آب می شن
دسته گلا خراب می شن
می پیچه تو شهر و دهات
عطر سلام و صلوات
آی مادرای مهربون
بچه هاتون بچه هاتون
دسته گلایی که دادین
به جبهه ها فرستادین
حالا با تابوت اومدن
با بوی باروت اومدن
سر ندارن پا ندارن
شوق تماشا ندارن
مادرا از خدا می خوان
با گریه و دعا می خوان
تابوتاشونو باز کنن
بچه هاشونو ناز کنن
اما بویی عجیب میاد
بو کنی بوی سیب میاد
میگن کسی که پا بشه
راهی جبهه ها بشه
سر به بیابون بذاره
تو عاشقی جون بذاره
اونجا که افتاب می شینه
باغ گل سیب می بینه
بچه های نجیب من
باغ گلای سیب من
رو عشقتون پا نذارین
ایرانو تنها نذارین
ایرانو تنها نذارین