یارانراد
پسندها
3,813

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام علی جان....ببخشید من خسته شدم از بس این خالی کردم....
    اینم منو خسته کرده...
    مگر قرار ما این نبود
    که نبینم ساقه ای بشکند
    مگر قرار ما این نبود
    که نبینم دلی ترک بردارد
    مگر ان روز کنار دوستانم برایت اشک نریختم
    و درخواست نکردم
    که دردها را
    به جان من بریزی
    تا من اتش بگیرم
    نه انها که نباید
    مگر من نگفتم
    اگر گفتم چرا نشد
    شاید رازهایی باشد
    که من از انها بیخبر باشم
    رازهایی که خودت می دانی بس
    پس حد اقل مسکن می توانی بر این زخم عمیق بگذاری
    تا شاهد اشکی ترکی و شکستگی دلی نباشم
    به من ایستادگی و صبر را بیشتر از همیشه بیامو ز و بفهمان
    ای تمام زیبایی
    ای تمام بی نهایت نیکی
    دوش از مسجد سوی میخانه آمد پیر ما

    چیست یاران طریقت بعد از این تدبیر ما ؟





    ما مریدان ، روی سوی قبله چون آریم چون ؟

    روی ، سوی خانه خمار دارد پیر ما





    در خرابات طریقت ما به هم منزل شویم

    کاین چنین رفته‌ست در عهد ازل تقدیر ما





    عقل اگر داند که دل دربند زلفش چون خوش است

    عاقلان دیوانه گردند از پی زنجیر ما




    روی خوبت آیتی از لطف بر ما کشف کرد

    زان زمان جز لطف و خوبی نیست در تفسیر ما





    با دل سنگینت آیا هیچ درگیرد شبی

    آه آتشناک و سوز سینه شبگیر ما ؟




    تیر آه ما ز گردون بگذرد ، حافظ خموش

    رحم کن بر جان خود پرهیز کن از تیر ما
    شاید
    امروز
    یا فردا
    و فردا های
    دیگر
    کسی باشد
    هم جنس نور
    هم قد اسمان
    هم توان کوه
    حتی از همه ی اینها هم بیشتر
    حتی دلش از دریاها بیش تر
    وسعت سایه ی مهرش هم اندازه ی بالهای تمام پرستو ها
    شاید
    باشد
    بیاید
    حتما هست
    شایدی وجود ندارد
    خیلی می خواستم صاف و ساده با شم
    بدون هیچ خورده شیشه ای
    رفتم
    نیتم همین بود
    می خواستم فقط برای خودشون اگر لیاقت باشه نوکر باشم
    اما
    یه موقعه هایی توجه دور می شد از پیش ارباب عالم
    برا همین
    نصفه نیمه شد همه نیت ها
    خودتون این بنده ی نصفه نیمه رو بپذیرید
    تا شاید با نگه شما که نه(من کی باشم شما نگاه هم کنید) با نگاه نوکران خاص شما
    من هم درست بشم
    کا مل بشم
    به به، به سلامتي:)
    جه خبرا داداشي؟ابجيتونم خوبه و هي ميره يزد بر ميكرده:دي امشبم قراره برم
    كدوم امتحان؟ ما مثل بقيه از اين سوسول بازيا نداريم:دي
    ميريم صب تا شب تو دل خاك ميون جانوران درنده خونه مردمو متر مي كنيم، ما مرديم داداشي جان، مرد!؛)
    چه گویم در مقام تو , تو ای روح اهورایی , تو نور چشم خورشیدی
    تو زهرایی , تو زهرایی . . .
    شهامت می خواهد سرد باشی و گرم لبخند بزنی،لانه ات را بر حباب حوصله مردمان نساز تا آواره بی حوصلگیشان نشوی
    دست هايم به آرزوهايم نمي رسند،آرزوهايم بسيار دورند،ولي درخت سبزم مي گويد،اميدي،دعايي،خدايي
    هست
    سلام.خوبید؟
    داداش خوبم برام دعا کنید خیلی خیلی نیاز به دعا دارم این روزا ..نپرسید چی شده اما دعام کنید
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا