می بینی توروخدا ...منو تنها گذاشته..من باید یکه و تنها برای به دست آوردن مقام و مرتبه بجنگم...
باید بهش بگم سهیلُ فرستادیم خونه بخت..میخواد شام بده..سریع پا شه بیاد
...
تازه میگی برم بگی

..خو برو بگو دیگه...من میخوام دکتر باشم...من میخوام عنوانم این جوری صورتی خوش رنگ باشه.....باکلاس باشم..

اگه نگی..همه جا میگم میخوای شام بدی
