anise b
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
اینم سزای کارت ..
هاع نیدارم
نووچ.نهار خوردم
نوچ شیکول نیستم
...
دیفونه
هوم..هرچی آقامون بگن
من پری کوچک تنهایی ر ا میشناسم
که در اقیانوس مسکن گزیده است
و دلش را در یک نیلبک چوبین می نوازد آرام آرام...
که شب از یک بوسه می میرد
و سحر گاه از یک بوسه به دنیا خواهد آمد
هانه ایام عید قصد طلاق کرد زنم منتها دوباره بهم پیوندخوردیم (من قد بلندترم بخاطر همون شوهرم خخخ)
ازآنجاکه بدنم درد میکنه حاجی دست به جیب میشود ومرامیبردرستوران
آره فقط دختر خالم بود جزوه دستم بود از خاطرات یونیش میگفت یونیم میگفتم
هاباشه بعدا میبرمت
هوم خو پاشدم نماز خوندم (ریا خخ)شام یه قاشق کشمش پلو بامرغ یه قاشق آب گوشت خوردم
هاگفتم که توجه نکردی: دوباره ازاونجا ماشین گرفتیم اومدیم داخل شهر یه خرده جلوتر جداشدیم
تربیت بدنی داشتم
توضیحات کاملش اینطوری میشه:
ازخونه ده دقیقه به 7 صبح راه افتادم رفتم شهر بغلی
رسیدم رفتم یه جا ماشین گرفتم رفتم میدون جانبازان دوستم منتظر بود بعد دوباره باهم ماشین گرفتیم رفتیم باشگاه
بعد تو سالن یخ زدیم رفت وتموم شد به پیشنهاد دوستم تا میدونو دوباره پیاده اومدیم (ترانه خوندن دوستم همانا آبرو رفتنمان همانا خخخ)
دوباره ماشین گرفتیم بین راه اون پیاد ه شد منم آخر مسیر پیاد شدم دوباره یه ذهر جلوترماشین گرفتم رفتم خونه خالم چندساعت موندم
دوباره ماشین گرفتم رفتم داخل شهر منظر همون دوستم موندم دوباره ماشین گرفتیم رفتیم یونی ...امتحان داشتم.بعد یونی هم یه کلاس نرفتیم..باهم پیده رفتیم تا میدون امام کتابفروشی من نمونه سوال بگیرم دوباره ازاونجا ماشین گرفتیم اومدیم داخل شهر یه خرده جلوتر جداشدیم ..من پیاده تااستگاه اومدم تاکسی گرفتم اومدم جلو خونمون پیاده شدم اومدم خونه یه چایی خوردم وولو شدم
الان میرم میخونم
دیروز روز سختی داشتم تمام بدنم کوفته
خوبم آجی..یوخوبی؟
اهوم...سلوم
سیلام زیشتو چیطوری؟
خخخخخخخخخخ
منم که پایه واسه شیطنت
باشه.خوشحال شدم انیس جون.فعلا.شبت خوش
خب ببخش.من اونجا نبودم ببینم چه خبره وگرنه جواب می دادم
از مشاهده گفتگو داشتم جوابشو می دادم.قبل از اینکه تو پیام بدی رفته بودم
سلام.دقیقا با کی الان تو پیج امیر حرف می زدی؟
الان دیدم
سلام انیس جون...
انیس اینکه تحویل نمیگیره -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
