آره؟اگه راست میگی خب بده دیگه؟فقط کافیه سوار تاکس شی به سمت شمالی حرکت کنی
اینو ببین؟تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن.مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ شیشه ی نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین
دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگها بحث مىکرد.
معلم گفت: از نظر فیزیکى غیرممکن است كه نهنگ بتواند
یک آدم را ببلعد، زیرا با وجود این که پستاندار عظیمالجثهاى
است،امّا حلق بسیار کوچکى دارد.دختر کوچک پرسید:
پس چه طور حضرت یونس به وسیله یک نهنگ بلعیده شد؟
معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمىتواند
آدم را ببلعد. این از نظر فیزیکى غیرممکن است.
دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت یونس
مىپرسم.معلم گفت: اگر حضرت یونس به جهنم رفته بود
چى؟دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسید.