marziye70
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
گزینه ی د
حدس بزن.
چرا پر از اشکاله نپرسیا!!!شوخی کردم بپرس
خواهش میکنم.
این زندگی نامت خیلی قشنگه (قسمت معرفی)
منم خیلی وقت بود به این نتیجه رسیده بودم
این کارتون و یادت میاد؟؟
اگه اسمش و بگی یک جایزه داری
آره؟اگه راست میگی خب بده دیگه؟فقط کافیه سوار تاکس شی به سمت شمالی حرکت کنی
اینو ببین؟تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن.مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ شیشه ی نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین
دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگ‌ها بحث مى‌کرد.
معلم گفت: از نظر فیزیکى غیرممکن است كه نهنگ بتواند
یک آدم را ببلعد، زیرا با وجود این که پستاندار عظیم‌الجثه‌اى
است،امّا حلق بسیار کوچکى دارد.دختر کوچک پرسید:
پس چه طور حضرت یونس به وسیله یک نهنگ بلعیده شد؟
معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمى‌تواند
آدم را ببلعد. این از نظر فیزیکى غیرممکن است.
دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت یونس
مى‌پرسم.معلم گفت: اگر حضرت یونس به جهنم رفته بود
چى؟دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسید.
هرگاه دفتر محبت را ورق زدی
و هرگاه در زیر پایت خش خش برگ ها را احساس کردی
هر گاه در میان ستارگان اسمان تک ستاره ای را خاموش دیدی
برای یکبار در گوشه ای از ذهن خود
نه به زبان بلکه از ته قلب خود بگو
یادت بخیر
نمی دانم هم اکنون در کجا مشغول لبخندی
فقط یک ارزو دارم
که در دنیای شیرینت
میان قلب تو با غم نباشد هیچ پیوندی...
نگهداشتن دوست مثل نگهداشتن اب توی دسته
فکر میکنی نگهش داشتی
اما وقتی دستتو باز میکنی
می بینی هیچی ازش نمونده
به جز خیسی خاطره ها...
چندیست ز یاران قدیمی خبری نیست
از ان همه خوبی و محبت اثری نیست
چشمم به در و گوش به گوشی و دلم تنگ
در کوچه تنهایی مارهگذری نیست..
از من فاصله بگیر !
هر بار که به من نزدیک میشوی باور میکنم
هنوز میتوان زندگی را دوست داشت
از من فاصله بگیر!
خسته ام از امید های کوتاه....
سلام.
بله . قائمشهری هستم .
شاهی ...
چ باحال
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
ازدست تو شیطون/چه جایزه ای عزیزم/فقط عکسش نصیبمون میشه
