سارامعماری
پسندها
72

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • باید امشب بروم
    باید امشب چمدانی را که به اندازه پیراهن تنهایی من جا دارد بردارم
    و به سمتی بروم که درحتان حماسی پیداست
    رو به ان وسعت بی واژه که همواره مرا می خواند
    وقتی پروانه در دامی بیفتد که عنکبوتش سیر باشد ، تازه قصه ی زندگی آغاز میشود ، نه میتواند پرواز کند ، نه بمیرد ..........................
    شما خودت گلی سارا جون .. خوب دیگه من فعلا باید برم عزیزم خیلی خوشحالشدم مهربونم:gol::gol::gol:فعلا...
    خواهش میکنم عزیزم این چه حرفیه من وظیفمو انجام دادم.. بعدشم شما استادی وما شاگرد خانوم مهندس..از مهربونیتون سپاس گلم...
    چشم نگران نباش هم کارای خودمو میفرستم.. اما چندتا طرح جدید مطابق با شرایطی که گفتی میزنم واست... هر کاری داشتی من در خدمتتم عزیزم.
    سلام ممنون برا دوستی امیدوارم دوست خوبی باشم:smile:
    نه بابا خواهش میکنم این چه حرفیه گلم..مشکلی نداره ایمیلتو واسم بفرست. فقط من شنبه ایمیلش کنم مشکلی نداره؟
    فقط تعداد اتاقها یا اندازه ها با خود طراح باشه سارا جون؟
    این که زیاد سخت نیست عزیزم..من تو لبتابم زیاد دارم اگرم نشد برات طراحی میکنم گلم نگران نباش...
    فکر نمیکنم استادایه دفاعیمون خیلی سخت گیرن پناه بر خدا.. خوب مگه چه شرایطی داره؟
    اه خوبه په دیگه چیزیت نمونده خانوم مهندس... اره به نظر منم یه معمار باید دستش قوی باشه. من تو کاردانی ویلا زیاد کار کردیم چطور؟ پایان نامم در مورد مرکز مشاوره فرهنگی وهنری. کانسبت اولیه که زدم استاد فوری تایید کرد..
    اخی... نه بابا تا چشم به هم بزاری تموم میشه... ایشالا که یه خانوم مهندس عالی واسه جامعمون میشی..منم منتظر جواب ارشدم اگه قبولشم عالی میشه. راستی شما ترم چندی؟ من استاد راهنمام خیلی گیره میگه باید کل طرح پایان نامت دستی باشه...کدو..و رو قبول نمیکنه
    ممنون از مهربونیت عزیزم... :gol::gol:من ترم قبل تموم کردم..فقط پایان نامم مونده که مشغول جمع کردنشم و اگه خدا بخواد تو اردیبهشت دفاعیمه..
    سلام و درود عزیزم.. نه بابا شما چرا.. از دست روزگار خستم.. بیخیال حرفبزنم بدتر حالمون گرفته میشه..خوبم نگرانی نداره خوشحالم که دوسته خوب و مهربونی مثل شما دارم:gol::gol::gol:
    سلام دوسته خوبم. ممنون که درخواستمو قبول کردی. امیدوارم دوسته مفیدی باشم واستون عزیزم:gol::gol:
    همه مداد رنگی ها مشغول بودند...بجز مداد رنگی سفید..؟ هیچکس به او کار نمی داد...همه میگفتن تو به هیچ دردی نمیخوری... یه شب که مدادرنگی ها تو سیاهی کاغذ گم شده بودن مدادرنگی سفید تاصبح کار کرد.... ماه کشید.... مهتاب کشید... و انقد ستاره کشید که کوچک و کوچکتر شد.... صبح توی جعبه مداد رنگی ها دیگه مداد سفیدی نبود... جای خالی او با هیچ رنگی پر نشد...
    سلام دوستم ممنون شما خوبی؟ مرسی عزیزم سال نو شمام مبارک باشه.. ایشالا سال92 واستون پر از لبخند..محبت و سلامتی باشه.:gol::gol: راستش چی بگم من که میام باشگاه اما یخورده دوستان کم لطفن ...حقیقتش یذره از لحاظ روحی مساعد نبودم بیشتر با خودم بودم. ممنونم از لطفت گلم:w17:
    ♥•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨` *•. ♥
    امشب شب مهربونی و مهربوناست
    (*)این ستاره رو رو کتیبه دوستای مهربونت حتی من البته اگه هستم بنویس بعدش یه ارزو کن اگه سه تا پس گرفتی به ارزوت میرسی..

    ♥•*´¨`*•.¸¸.•*´¨`*•.¸¸.•*´¨` *•. ♥..
    سلام
    ببخشید بیمقدمه میگم دوستی ندارید که رساله دانشکده هنر ومعماری داشته باشه تا طبق اون پیش برم با اینگه خودتون داشته باشید
    خواهشن فوریه
    همه موسم تفرج به چمن روند و صحرا ، تو قدم به چشم من نه بنشین کنار جویی

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا