پروانه شیرازی Feb 24, 2013 اعتراف نمیخواست خاله واقعیت بودشازاول میگفتی خاله انقد خودتو کشتی آخرش من و محمد بردیم اینو میگن ترفنده دخترونه
اعتراف نمیخواست خاله واقعیت بودشازاول میگفتی خاله انقد خودتو کشتی آخرش من و محمد بردیم اینو میگن ترفنده دخترونه
narges_F Feb 24, 2013 میدونم مهربونی خاله..پروانه برو اونور...من خاله ی اولم...خودم واسش همه چی میگیرم..از دایی هم نترسیا ازمن حساب میبره...
میدونم مهربونی خاله..پروانه برو اونور...من خاله ی اولم...خودم واسش همه چی میگیرم..از دایی هم نترسیا ازمن حساب میبره...
پروانه شیرازی Feb 24, 2013 نرگگگگگگگسسسسسس اول خاله ی من بودا خاله سجاد یادته برات شوکول خلیدم یادته دائی خواست بذارتت دم در آشغالی ببرتت من نذاشتم ؟یادته دائی دعوات کرد؟یادته من دعواش کردم؟؟؟؟ما خیلی خاله هستیم خاله نرگس بیای جلو گریه میکنم
نرگگگگگگگسسسسسس اول خاله ی من بودا خاله سجاد یادته برات شوکول خلیدم یادته دائی خواست بذارتت دم در آشغالی ببرتت من نذاشتم ؟یادته دائی دعوات کرد؟یادته من دعواش کردم؟؟؟؟ما خیلی خاله هستیم خاله نرگس بیای جلو گریه میکنم
narges_F Feb 24, 2013 آهان آخه پروانه میخواست شمارو ازمن بگیرم...آخیش...رفته اونور...میسییییییییییییی عزیز..
گلسا2 Feb 24, 2013 هان اسمال نداله دالن سوخی میتونن تونم کم نهال سوخی تون باهاسون خودمم میدونم داداسی احتلامسون ننه میداله بلاهمین دینه سیزی نمیگم کمک خواستی بنوها
هان اسمال نداله دالن سوخی میتونن تونم کم نهال سوخی تون باهاسون خودمم میدونم داداسی احتلامسون ننه میداله بلاهمین دینه سیزی نمیگم کمک خواستی بنوها
محمد ساوه Feb 24, 2013 همه اش دوبار جابجا کنی و بگن نه،حس خوبی منتقل نمیکنه،بذارش اون طرف،میکوبیشون زمین! ورزشکاریتم میخوابه،وایسااااااااااااااااااا
همه اش دوبار جابجا کنی و بگن نه،حس خوبی منتقل نمیکنه،بذارش اون طرف،میکوبیشون زمین! ورزشکاریتم میخوابه،وایسااااااااااااااااااا
پروانه شیرازی Feb 24, 2013 سجاد خفت میکنمااااااااااااااا محمد راست میگه تو شونصدتا آجی داری خو منم قهرم
محمد ساوه Feb 24, 2013 بهت میگم! دوبار که وسایل خونه رو گرفتی رو دوشت،از این ور به اون ور،حساب کار میاد دستت!
گلسا2 Feb 24, 2013 من وقتی رفتم بیرون از اتاقم اونا رفتن بخوابن دیدم نمیتونم به قولم عمل کنم خدایا چیکار کنم شانس اوردم غروبی یه عالمه بابام بوسیده بودم مامانم نبوسیده بودم به هر حال رفت اونجا گفتم مامانم غشه میخوره امروز بوسش نکردم اومدم بوسش کنم کلا اینطورین خونواده ما همش باید هر دوشون ببوسیم وگلنه اونیکی ناراحت میشه خواهرامم همینطورن بلاخره دوباره جفتشون بوسیدم بابام میگه برو بابا دیونه شدی
من وقتی رفتم بیرون از اتاقم اونا رفتن بخوابن دیدم نمیتونم به قولم عمل کنم خدایا چیکار کنم شانس اوردم غروبی یه عالمه بابام بوسیده بودم مامانم نبوسیده بودم به هر حال رفت اونجا گفتم مامانم غشه میخوره امروز بوسش نکردم اومدم بوسش کنم کلا اینطورین خونواده ما همش باید هر دوشون ببوسیم وگلنه اونیکی ناراحت میشه خواهرامم همینطورن بلاخره دوباره جفتشون بوسیدم بابام میگه برو بابا دیونه شدی
محمد ساوه Feb 24, 2013 فرار کن دایییییییییی خیلی سخته،برو،هرجاییی میتونی برو،فقط برووووووووووووووووووووو