deyvid corleone
پسندها
65

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • وااا
    خب ادامه داره
    من خودم خوندم
    حالا ادامشو همین امروز میزارم
    چرا نفهمیدی؟
    داستان امروز:

    توهم(منکه میدونم منظورش چی بود)!!!

    .................شنبه

    از همون لحظه ای که وارد دانشگاه شدم متوجه نگاه سنگینش شدم.
    هر جا می رفتم اونو می دیدم. یک بار که از جلوی هم در اومدیم نزدیک بود به هم بخوریم،صداشو نازک کرد و گفت "ببخشید " ،
    من که می دونم منظورش چی بود !!
    تازه ساعت 9:30 که داشتم بورد رو می خوندم اومد پشت سرم و شروع به خوندن بورد کرد.
    آره می دونم منظورش چی بود !!!
    اون می خواد زن من بشه!!
    بچه ها می گفتن اسمش مریمه. از خدا پنهون نیست از شما چه پنهون،تصمیم گرفتم باهاش ازدواج کنم.

    ادامه دارد....
    سلاممم به دوسته جدیدم
    دی:
    آره خب راست میگی ببخشیید
    خیلی خوبه...مسافرت حالوهوای آدمو عوض میکنه...
    شمام بدتر از من افقدر سخت میگیری که...:D
    نه بابا شوخی کردم....ما گورمون کجا بود که کفن داشته باشیم...کلااااس چیه؟؟:D
    چون خیلی کم میام مخفی شدم...
    هیچی بچها لطف کردم نام زیبای سارا رو به ما نسبت دادن:D
    دیدم دوستان کلاس میذارن....گفتیم مام یکم کلاس بذاریم:cool::D
    بهم نمیاد؟؟:D
    جدی؟
    خب شمام باهوشیناااا
    :D
    منکه از اون پسره خیلی خوشم اومد خیلی جالب سوالو عوض کرد
    غنچه از خـــواب پــرید و گلی تازه به دنیـــا آمد



    خار خنـــــــدید و بــــــه گل گفـــــــتت : سلام


    و جوابــی نشنید ...خار رنجــید ولی هیچ نگفت


    ساعتـی چند گذشت.. گل چه زیبا شده بود ...


    دســـــــــــــت بی رحمــــــی آمــــد نزدیک ...


    گل ســــــــراسیمه ز وحـــــــشت افســرد ...


    لیک آن خار در آن دست خلید و گل از مرگ رهید


    صبح فردا که رسیدخار با شبنمی از خـواب پرید



    گل صمیمانه بــــــــــــه او گفــــــت : سلام ...
    داستانه امروز:

    در بازگشت از کلیسا، جک از دوستش ماکس می پرسد:
    فکر می کنی آیا می شود هنگام دعا کردن سیگار کشید؟
    ماکس جواب می دهد: چرا از کشیش نمی پرسی؟»
    جک نزد کشیش می رود و می پرسد:
    «جناب کشیش، می توانم وقتی در حال دعا کردن »هستم، سیگار بکشم
    »کشیش پاسخ می دهد: نه، پسرم، نمی شود. این بی ادبی به مذهب است.»
    جک نتیجه را برای دوستش ماکس بازگو می کند.
    »ماکس می گوید: تعجبی نداره. تو سوال را درست مطرح نکردی. بگذار من بپرسم.»
    ماکس نزد کشیش می رود و می پرسد: «آیا وقتی در حال سیگار کشیدنم می توانم دعا کنم »؟
    کشیش مشتاقانه پاسخ می دهد: مطمئناً ، پسرم. مطمئناً !

    نتیجه اخلاقی:
    سیگار نکشید!!!!
    هوشمندانه سوال کنید
    واسه دوستم میخاستم....بیخیال دیگه نمیخاد....
    من نمیدونم اپل بهتره یا سامسونگ
    دیگه پرسیدن داره؟

    ولش کن دیگه نمیخام راجبش حرف بزنیم
    مگه صفه من
    بنگاه معاملاتیه
    این سامسونگ رو اعصابه
    !
    میگم اون آقاهه که دارش زدن کیه؟
    ببخشید من اطلاعاته تاریخیم پایینه
    تا حالا بحثاشونو ندیدین
    دقیقا همینطوریه خییلی خنده داره
    باشه بسلامت
    مردم خودرگیری دارن بخدااا
    ببین چطوری با من حرف میزنه
    عجب....
    خب راجبه گرونی دیگه
    حرف میزنن مثلا میگن
    وای چقد همه چی گرون شده و.....
    آخرشم همون جملهه رو میگن

    قوانینه باشگاه میگه فارسی تایپ کنید
    چشممون درد میگیرههههه
    خب راجبه گرونی دیگه
    حرف میزنن مثلا میگن
    وای چقد همه چی گرون شده و.....
    آخرشم همون جملهه رو میگن
    راجبه اون بحثایه ایرانیم اگه دقت کرده باشین دقیقا آخرش همینجوری تموم میشه:smile:
    واااا؟
    درووووووغ؟
    از کجا میدونین؟
    من چیکار دارم صفه مردمو دید بزنم شما اومده بودین تو صفم منم اومدم بازدید
    بعدشم داستانمو اینجا دیدم،فکردم خوشتون اومده که گذاشتین همون ماهیگیره بود.....
    منم گفتم از امروز بزارم براتون
    البته اگه دوسندارین دیگه نمیزارم:razz:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا