-
پس حالا بشنوووووووو
باشه بابا...ببخش...چهرتو واسم کجو کوله نکناااااا:دی....پ ن پ ...نیلوام دیگه
هههههههه....ترسیدی؟؟ ریز میبینیمتوووووووووووووون ههههههه
به وقتش معلوم میشه یوهاهاهاهاهاه
فلفل نبین چه ریزه ههههههههه فکر کنم بهتره که عینکتو عوض کنی:دی
منتظر روز حساب باشیا
خوب از هیچی که بهتره
آهان متوجه شدم
حالا چرا اونجا؟!
حالت خوبه؟؟فکر کنم با المیرا اشتباهم گرفتیاااا....
ســــــــــــــــلام یاسین جان
منم مهـــــــــــــسا هستم ... خوشوقتم
اسکاتلندیار؟!
ببینیمو تعریف کنیم
تاپیکت خیلی قشنگ بود...من دوس ندارم پیر بشم
کاش همیشه جوون و خوشمل بمونیم
خیلی دوست دارم بدونم اینا وقتی عکس جوونیاشونو میبینن چه حسی دارن!!
من نبودم یا توووووو؟؟؟!!!تو فرار کرده بودی هههههههه
عجب! چند روزی نبودی گفتم شاید گرخیدی:دی . نگرانت شدم
شرمنده دوست باید برم...مواظب خودت باش
تا بعد بای بای
دادشمsina@1998
زیاد اذیتش نکن باشه؟
مرسی...آخه من واقعا قبلی رو دوست داشتم ولی داداشم گفت تو باشگاه همه بهم میگن مطمعنی مهتا آبجیته؟
همه فکر میکردن من خالی میبندمو پسرم
سلام ممنون
نظرت چیه این بهتره یا قبلی ؟راست بگی هااااااااااااا
تنکیو فور ادد داش یاسیم مخلصیم:دی
ممنون آقا یاسین
مرسی خوبم شما چه طوری
شبت پر از ستاره
برگرفته از برگ برگ خاطرات ناخدا ویکی .. (تیراژ چهارم : شهر آبی من میزد ) -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
لطف میکنی بخدا....