salam.merc ghabeletuno nadare.shabe khuby dashte bashid
-
چی تو گوش دخمل من میخونی تووووووووو
خوبم مرسی تو خوبی؟
استرس دارم نمیدونم چیکار کنم/!!!
نمیتونی ..اون موقع زیر خروارها خاکی ..استخوناتم پودر شده ..
باز کنار خیابون هر کوفتی بهت دادن کوفت کردی ..خو همین میشه که توهم میزنی دیگه ..
نترس بابا گدا آخه تو چی داری که من بخوام تیغت بزنم ..سیب زمینی ..
فقط برا این باشگاه اینجوریه
مامیم راضیه خودش گفت عموت قول داده واست ی بابای خوب پیدا کنه 
سلام زشتو
نه عمو جووووووونم شرمنده نتم داغونه امشب خو قرار شد یو واسم بابا پیدا کنی 
تو همیشه مایه زحمتی ولی چیکار کنم دیگه خیلی مهربونم دست خودم نیست ..
خو من که مث تو گدا نیستم بهش چک میدم میره چن سال دیگه میاد ..
من مث تو نیستم که ..نگران من نباش نگران خودت باش ..آخه چیزیم نداری که بفروشیم خرج کفن و دفنتو بدیم ..باز من باید از جیب خودم خرج کنم برات گدا ..
میرم ریاضیییییییی بخونم :دی
عکسم چشم بصیرت میخاس ک من ندارم اما ت داری :دی
سلنا بمیره مهم نی من هیچ چیم نباس بشه
خیلی بدی بیچاره داوید ک ابروشو با این کارات میبری:دی
حسود قرار ی تاپیک جدید بزنم بصبر چن روز دیگه توش اسپم میکنیم :دی
داره برو لایکتو بپاک بت مدیون نشم :دی میمیری میمونه دینت ...
اخه امتیارمم کار نمیکنه هفته ای ی امیتاز دارم فقط :-(
حسود :دی
یه روز حلواتو با دستای خودم درست میکنم ..اونروز میبینمت ..
اتفاقا خوراکش کشتن گداهایی مث تو در عرض 30 ثانیه س ..
بمیر دیگه تا قبرای شهرداری همشون گرفته نشده..جنازه ت رو زمین میمونه هااا ..بَده میت رو زمین بمونه ..
این همه نوشت ی:دی
صب کن منشیام بیان تا ی مین میجوابن
این آرزو رو به گور میبری..
تو بترس از روزی که بفرستمش بیاد سراغت قراضه ..:D
خیلی ناراحت شدم برگشتی :دی
مردی ؟؟؟/ 18 مینه منتظر ج هستم
نه من که سالم و سرحالم به کوری چشم بعضیا.. تو نبودی فکر کردم شاید کنار خیابون مردی شهرداری خاکت کرده ..
عزراییل چند سال پیش یه چک گرفته هنوز دنبال اونه بنده خدا ..
خیلی هیجان داره نه ؟ :دی منم ممیخام البته خوشالم ک لایکام تمومید برات هیچی نموند دلت بسوزه
منم خوبم میسی یعنی چی خبری نیست هاااااااااااااان 
پس بابام چی شد؟؟؟؟ پوستتو میکنم عمو هنوز منو نشناختی تو امتحانتم موفق باشی عمو جونم 
سلام شهاب جان چطوری؟؟
سیلام بی ریخت تر از همه ..خخخخ
چیطوری؟زنده ای؟
چیه تاپیکت ؟ تاپیک بادکنکای م چ شد ؟
برگرفته از برگ برگ خاطرات ناخدا ویکی .. (تیراژ چهارم : شهر آبی من میزد )
سیلاااااااااااااام عمو جون خوفی ؟ چند بار اومدم نبودی
چ خبرا ؟
دوزلی یادته ی بار گفتم ی لایک برام بزن امتیازام بشه 1000 الان با امتیاز نحس تو شد 4000
میتونم 4000 تا صورتی بت هدیه کنم :دی
داش باش
راستی
همه میدونن تاریخت گذشته چن روز دیگه تاپیک میزنم بلکه برات ی فرجی شد
شارز ک کرده اما سلنا دلش گرفته قبل دو باید بش اس بدم :دی
واقعا مفتی دادن؟
داوید ...؟ من کاریش ندارم اون بام کار داره
ینی تو تاپیکه دو تا عسک میبینی ؟ حیف بیخودی ویرایش زدم براش
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/377138-%D8%AA%D8%A7%D8%A8%D9%84%D9%88%DB%8C-%D9%86%D9%82%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%D8%A8%DA%86%D9%87-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%B4%DA%AF%D8%A7%D9%87-%D9%85%D9%87%D9%86%D8%AF%D8%B3%D8%A7%D9%86/page14
من بعد ساعت دو میام :دی
اینا چیه نوشتی ؟بیچاره داوید بزا دوباره بخونم خیلی باحالی راستی ترشیده ترین پسر باشگاهیا -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...