ای از دست این ناصر ، نه نه اشکالی نداره گلم
نه خدا نکنه این چه حرفیه
نگران نباش همشو خوب میدی ایشالله
منم خوبم تو چطوزی عزیزم؟
هیییی بد نمیگذره هستیم به شما چی خوش میگذره؟
زندگی شاید ،
شعر پدرم بود ، که خواند
چای مادر ، که مرا گرم نمود
نان خواهر ، که به ماهی ها داد
زندگی شاید آن لبخندی ست ، که دریغش کردیم
زندگی ، زمزمه ی پاک حیات است ، میان دو سکوت
زندگی ، خاطره ی آمدن و رفتن ماست
لحظه ی آمدن و رفتن ما ، تنهایی ست
من دلم می خواهد ،
قدر این خاطره را ، دریابم