mohsen-gh
پسندها
5,473

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • به سرنوشت بگویید ...
    اسباب بازی هایش بی جان نیستند
    آدمند
    می شکنند
    آرامتر ...
    نيزه های تو از برگ
    سربازان تو از برگ
    زره ات سكوت است
    بيهوده تلاش می كنی شب پائيزی
    به سرانجامت رسيدی.

    ما تا سپيده كنار تو آواز می خوانيم
    و تو آب می شوی
    در طوفان داغ اناری كه طلوع می كند
    در ظرف بلور ما.

    تمام می شوی
    اگر چه شبی طولانی است.

    شمس لنگرودی یلداتون خوشرنگ و شاد:gol:
    سلام پسردایی:D
    خوبی؟؟ چه خبرا؟؟ انشالا که امروز افتادی تو خرج و داری می ری خونه عروس خانوم:biggrin:
    یادته چقد زن ذلـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیل تشریف داشتی!!!:confused:
    شب یلدات مبارک ;)
    محفل آریاییتان طلایی ، دلهایتان دریایی ، شادیهایتان یلدایی ، پیشاپیش مبارک باد این شب اهورایی
    روی گل شما به سرخی انار
    شب شما به شیرینی هندوانه
    خندتون مانند پسته
    و عمرتون به بلندی یلدا
    شب یلدا مبارک
    پاییز ثانیه ثانیه می گذرد ، یادت نرود این جا کسی هست که به اندازه
    تمام برگ های رقصان برایت آرزوهای خوب دارد.
    عمرت یلدایی ، دلت دریایی ، روزگارت بهاری
    یلدای خوشی را برایتان آرزو می کنم ...
    روی گل شما به سرخی انار
    شب شما به شیرینی هندوانه
    خندتون مانند پسته
    و عمرتون به بلندای یلدا

    خو نه باید اصرار کنم تا دل خودم اروم بشه باو:d
    عه یعنی گونه ما رو به انقراضه؟؟:w05::d
    ای بابا باید یه فکری بکنم:d
    نه محسن زیادن هنو ها:d
    خو نمیشه اروم بشینم اگه میشد که تا حالا نشسته بودم:w05::d
    خو خودشون مردم ازاری دوس دارن:d
    خو اسمشو بگو محسن شاید شناختم:d
    محسن این هیولای که به من معرفی کردی کیه؟؟:d
    یعنی از منم بدتر هست اصن داریم محسن؟؟:d
    دس شوما درد نکنه په دستتون تو یه کاسس:d
    عجب جای قشنگی:d
    ها میگم محسن این دوکتوره کیه؟؟:d
    ها اینجوری که تو میگی کارش خیلی درسته هاااااا:d
    ولی شاید از دست من دیونه بشه ها:d
    خو چیه اجباره دیگه:d
    دکتری که میخوای معرفی کنی این ویزیتش گرونه محسن؟:d
    ممنون که درک میکنی منو:w02::d
    اولین روز بارانی را بخاطر داری؟
    غافلگیر شدیم
    چتر نداشتیم
    خندیدیم
    دویدیم
    و به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم!
    دومین روز بارانی چطور؟
    پیش بینی اش را کرده بودی
    چتر آورده بودی
    من غافلگیر شدم
    سعی میکردی من خیس نشوم و شانه ی سمت چپ تو کاملا خیس بود.
    سومین روز چطور ؟
    گفتی سرت درد می کند.حوصله نداشتی سرما بخوری
    چتر را کاملا بالای سر خودت گرفتی
    و شانه ی راست من کاملا خیس شد
    و چند روز پیش را چطور ؟
    به خاطر داری ؟
    که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم برای اینکه پین های
    چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر برویم
    فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم،
    تنها برو!!!
    (دکتر علی شریعتی)
    والا اقای مدیر من در این زمینه یه رزومه سنگین و توپ دارم بگم میترسم بزنی اخراجم کنی:d
    رد پاهایم را پاک می کنم
    به کسی نگویید
    من روزی در این دنیا بودم.
    خدایا
    می شه استعفا دهم؟!
    کم آورده ام ...!

    یک بار هم وقتی منتظرت نیستم
    به سراغم بیا !
    بگذار خیالم غافلگیر شود ...!

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا