آشنا....
پسندها
2,530

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مشاهده کوچکترین قرآن جهان با میکروسکوپ (دستش درد نکنه)
    چقدر به تو وابسته ام
    در اولین شب زمستان
    دلم برای تو تنگ می شود
    و گونه هایم
    خیابان نمناک
    یک شب پاییزیست ...

    به یاد دارم
    شبهایی را که تا سحر
    در خیابان های این شهر پاییزی
    در زیر بغض ابرهایت قدم بر می داشتم
    و خاطرات شیرین درد را با تو تکرار می کردم
    و سحرگاه
    رفتگر
    خاطرات را جارو می کرد و به جوی می سپارد ...

    به یاد دارم
    غرش آسمانت را
    در هنگام آشتی دو ابر ...

    پاییز! ای کاش می دانستم
    به کجا خواهی رفت
    تا نامه ایی برایت می نوشتم ...

    پاییز! آن شب یادت هست ؟
    یادت هست با هم باریدیم ؟
    یادت هست تو بر من فریاد می زدی و من ...
    فقط می باریدم ...
    پاییز!!!
    تو رفتی
    ولی من به پاس آن شب
    هنوز میبارم ..

    پاییز
    بهانه شب های دلتنگی
    پاییز
    پر احساس ترین معشوقه
    پاییز
    آغوش دلهای عاشق
    حالا درست همین امشب که این بغض توی گلوی من نشسته باید یکی کنارم بنشیند که عطرش هم بوی عطر توباشد، درست همین امشب که این بغض گیر کرده توی گلویم باید یادت بیافتم که چقدر جایت خالی ست لابه لای زندگیم.درست همین امشب باید یادم بیافتد که این دلم چقدر هوایت را کرده است.. باید صبوری کنم با دلم با همه ی این دلتنگی های گاه و بی گاه. با همه این بغض هایوقت و بی وقت.. بایدصبوری کنم..


    همیشه جای یکی کنارم خالیست
    ت گفته بودی مال من نخاهی شد
    اما
    من هنوز خیالم را ب امید ت دل خوش کرده ام
    با او حرف میزنم
    با لبخندش میخندم
    نگاهش میکنم
    یواشکی میبوسمش
    بی اجازه میبوسمش
    پیش همه در اغوشم میگیرمش
    اما او نیست
    این ها خیالات من است ک از بذر خاطرات با تو بودن سبز شده
    میترسم این پیچک وحشی یادت روحم را از پای در بیاورد
    مراقب رویای بی اجازه من باش
    دوستش دارم دوستت دارم
    سلام دوستم.
    از پیام تسلیتت ممنونم.
    پیام شما دوستای خوبم آرومترم کردم.
    امیدوارم غم نبینی.
    بازم تشکر.
    عکس هایی فوق العاده و زیبا از اماکن توریستی آسیا

    عکسهایی از قاره کهن آسیا
    فرا رسیدن روز دانشجو، روز ارج نهادن به جایگاه والای دانش و بینش،
    بر دانشجویان بابصیرت ایران اسلامی مبارک باد:gol:


    [IMG]
    دلت را به چه چیز بسته‌ای؟ به مدرک، به قبول شدن در دکترا؟
    ممنون. روز دانشجو هم بر شما مبارک.
    راستی جمله ی آواتارتون آدمو به تفکر وا میداره ولی یه موضوعی راجع بهش مد نظرم اومد که اگر دوست داشتید می تونیم راجع بهش تو خصوصی صحبت کنیم.
    :gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol::gol:
    سلام مهندس .. روزت مبارک ...

    ترم زندگیتون بی مشروطی
    لحظه هاتون همیشه پاس
    سایه حذف از زندگیتون همیشه دور
    و معدل شادیتون 20 باد
    روز دانشجو مبارک ...
    honarvahamase.ir/wp-content/uploads/2012/11/S_hamkhaani-dam-payani.mp3
    لینک دانلود مداحی خیلی قشنگ در مدح شهیدان هسته ای.
    چشمانت را ببند مثل لحظاتی ک من چشمانم را میبندم و ت را پشت میز مقابلم ان طرف فنجانهای قهوه مان حس میکنم و لبخند میزنم....بگو منهم در رویایت سهمی دارم؟
    روزها میگذرند و من دیگر کدامینم
    من ان سرسخت مغرورم یا مغلوب دیرینه ام
    همه شادی و خوشی
    من در اینده ی خود ...هیچی ...میبینم
    همه دست یار خود
    من دست هر چه غم در این دنیا هست میگیرم
    همه در کنار هم و
    من در کنار جاده ای تنها میشینم
    مثل چیدن سیبی از درخت
    من از غمکده ی این دنیا غمباده میچینم
    زندگی راز نیست
    گذر ان لحظست
    که دلت میلرزد و در فکرت حس شیدایست
    ثانیه ای که میبرد امانت را
    و چون لحظه ای بارانی
    دوست داری نگه داری زمانت را




    زندگی لحظهایی بود ک کنارت میخندیدم
    بی انکه بدانم کیسیتی
    زندگی اینده ایست ک ت در ان سهمی بزرگ داری
    یا در خاطراتم یا در خاطرم
    تلخ یا شیرین چ فرقی دارد ت باشی زندگی یعنی زندگی
    گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی رسند
    شاید چون آرزوهایم بلندند ...
    ولی درخت سرسبز و شاداب صبرم می گوید :
    امیدی هست ؛ چون خدایی هست ...
    آری ، وچه زیبا نوشته بود ...
    همواره با خود تکرار میکنم،
    امیدی هست ؛ چون خدایی هست
    خودت باش، آن خودی که وحشی‌ست ؛
    که دلش به حال کسی نمی‌سوزد !
    که لذت را ، نه جرعه‌جرعه که با ولع؛ سر می‌کشد !!
    نقاب چاره‌ی کار نیست..
    آدم به خدا خیانت کرد !!


    بعد شاید
    خدا غم آفرید ، تنهایی آفرید ، بغض آفرید . . .اما راضی نشد ! کمی تامل کرد . . .آنگاه “ عشق ” آفرید ! نفس راحتی کشید !!انتقامش را گرفته بود از آدم . . .

    یا شاید ادم خودش را خائن کرد غمگین کرد پربغض کرد...اما راضی نشد کمی تامل کرد انگاه خودش را عاشق کرد نفس راحتی کشید انتقامش را گرفته بود از خودش

    آدم به خدا خیانت کرد !!


    بعد شاید
    خدا غم آفرید ، تنهایی آفرید ، بغض آفرید . . .اما راضی نشد ! کمی تامل کرد . . .آنگاه “ عشق ” آفرید ! نفس راحتی کشید !!انتقامش را گرفته بود از آدم . . .

    یا شاید ادم خودش را خائن کرد غمگین کرد پربغض کرد...اما راضی نشد کمی تامل کرد انگاه خودش را عاشق کرد نفس راحتی کشید انتقامش را گرفته بود از خودش
    گنه کردم گناهی پر ز لذتدرآغوشی که گرم و آتشین بودگنه کردم میان بازوانیکه داغ و کینه جوی و آهنین بوددر آن خلوتگه تاریک و خاموشنگه کردم چشم پر ز رازشدلم در سینه بی تابانه لرزیدز خواهش های چشم پر نیازشدر آن خلوتگه تاریک و خاموشپریشان در کنار او نشستملبش بر روی لب هایم هوس ریختز اندوه دل دیوانه رستمفروخواندم به گوشش قصه عشقتو را می خواهم ای جانانه منتو را می خواهم ای آغوش جان بخشتورا ای عاشق دیوانه منهوس در دیدگانش شعله افروختشراب سرخ در پیمانه رقصیدتن من در میان بستر نرمبروی سینه اش مستانه لرزیدگنه کردم گناهی پر ز لذتکنار پیکری لرزان و مدهوشخداوندا چه می دانم چه کردمدر آن خلوتگه تاریک و خاموش
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا