http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/418464-نامه-دخترونه-،-پسرونه
-
یکی بود ، یکی نبود
غیر خدا ، زیر سقف دلم کسی نبود
راه می رفتم اسم اون ورد زبون
می نشستم کنج دلم ، بازم با خدای مهربون
تا اینکه یه روزی که توی آسمون نشسته بود رنگین کمون
از ایوان دلم گذشت یکی به شکل مهربون
.
.
خونه ی دلم با وجود خدا تیره نبود
روی چمناش خاکریزه نبود
نمی دونم از کجا اومد اون نامهربون
چمنا را ، برگ و درختارا چید
دلمو کویر کرد ، قهر کرد رنگین کمون
.
.
.
حالا من و خدا جونم بازم همخونه شدیم
اما چه فایده ، از ترس شماتت غریبه ها هم پیمونه شدیم
آیا شب یلدای امسال آخر دنیاست؟
سلام خوبی دوقولوم.
شرمنده میدونی که نمیشه بمونم.
بای.
واقعا شعر قشنگی بود.ممنون.
موفق باشید
sallamm.mamnon .to chetori?chand rozz bashga nabodammmmm kopol
خلق تصاویر جالب با فتوشاپ
سلام
مرسی که حالمو پرسیدی
خوبم خدا رو شکر
تو چطوری؟
درسا خوب پیش می ره؟
سلام داداشم.منون برا شعر
سلام
مرسي
سلام داداشی امروز پنجشنبه هست بالاخره از خونمون دل کندم اومدم خوابگاه.ساعت 4 صبح رسیدم الانم 5 شده .امیدوارم عذاداری هات مورد قبول حق واقع شه.و برات همیشه آرزوی موفقیت میکنم.
زمانی شعر میگفتم برای غربت باران
ولی حالا خودم تنهاترم تنهاتر از باران..
هنوز هم وقتی باران می آید تنم را به قطرات باران می سپارم …
می گویند باران رساناست ، شاید دستهای مرا هم به دستهای تو برساند
شکر که خوبی
چشم.
اونم چشم
بای
سلام.خوبم دوقولوم.
دوقولوم چطوره؟
سلام..ممنونم تشکر خیلی زیبا بود اینقدر برام زیبایی داشت تک تک جملاتش که به دلم نشست
ممنون دوقولوم
مرسی از پیام زیبات خیلی دوسش داشتم
مرسی فدات
مقسی از پیامت
خو واسه تنوع اینو گذاشتم خو....اینم خوبه هاااااااااااااااا
سلام.مرسی دوقولوم تو که خوبی منم خوبم.
چشم میخونم.
مرسی خیلی قشنگه.
شرمنده الان سرعت ندارم باید برم
شبت خوش
فعلنی
سلام.خوبید شما؟؟درس چی؟؟ کلا دسترسی به نتم کمه.
ممنون شمام موفق باشید.
غنچه ازخواب پرید
و گلی تازه به دنیا آمد.
خارخندید و به گل گفت سلام
…و جوابی نشنید؛
خار رنجید و هیچ نگفت؛
ساعتی چند گذشت
گل چه زیبا بود…
دست بی رحمی آمد نزدیک…
گل سراسیمه زه وحشت افسرد
لیک آن خار در آن دست خزید
…و گل از مرگ رهید
صبح فردا که رسید
خار با شبنمی از خواب پرید؛
گل صمیمانه به او گفت:سلام!
سلام دوقولوم .خوبی؟
عذاری هات قبول باشه.
سلام مهندس خوبی؟؟؟؟
عزاداری هات قبول باشه
حسين بيشتر از آب، تشنه لبيك بود، افسوس كه به جاي افكارش زخمهاي تنش را نشانمان دادند و بزرگترين دردش را بي آبي ناميدند.
ببینمت. . . گونه هایت خیس اســـت . . . باز با این رفیق نابابـــــت
. . نامش چه بود؟ هان! باران. . . باز با "باران " قدم زدی ؟ هزار بار گفتم
باران رفیق خوبی نیست برای تنهایی ها . . . همدم خوبی نیست برای درد ها -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
