V A H ! D
پسندها
6,827

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • قسمتی از نوشته مرحوم دکتر علی شریعتی در عید قربان:
    نیمه روشنفکران بی درد و دل، خرده می گیرند که قربانی چرا؟ خدا چراخون را دوست بدارد؟ شگفتا ! شگفتا ! چرا نمی فهمند؟ این او نیست که خون می طلبد ، قربانی می خواهد، این عاشق استکه بدان سخت نیازمند است. می خواهد به او ، نه ، به خودش‌ ،به دلش ،ایمانش ، نشان دهدکه :من اسماعیلم را نیز قربانی تو می کنم! نشان دهد که من در دوست داشتن ،در ایمانم مطلقم!
    مطلق! آری قربانی !عشق تشنه می شود، خون بایدش داد.سرد می شود،آتشش باید زد. گرسنه می شود، قربانی بایدش کرد. عشق با قربانی،با خون ، نیرو می گیرد ، زلال می شود، رشد می کند،پاک و بی لک می شود،گرم و نورانی می شود..... از هر چه جز خود زدوده می گردد، مجرد ، بی غشی ، صافی ، ناب !
    و اکنون عید قربان است...!





    .
    .

    بگذر از فرزند و جان و مال خویش

    تا خلیل اللّه ِ دورانت کنند

    سَر بِنه بر کف، برو در کوی دوست

    تا چو اسماعیل، قربانت کنند . . .



    روز عرفه،روز بی پیرایگی و آراستگی در عرفات خدا و روز زمزمه رازمندی های حسین علیه السلام و روز برخورد اشک و لبخند است.

    خدایا آنگاه که جان ها و اندیشه ها از نسیم فرحبخش نام و یادت سرشار است،بگذار در برکه عرفه،خود را از زنگار غفلت و معصیت شستشو دهیم...


    دانلود قطعه ای از مناجات عرفه حاج سعید حدادیان


    التماس دعا...
    در زلال آفتاب نگاه خداوند، قنوت عشق را عاشقانه به زمزمه می نشینیم،
    در روز عرفه که سجاده ای به وسعت هستی گسترده است....

    :w23:روز عرفه بر شما دوست عزیزم مبارک :w23:

    تویه این شب و روز عزیز ما رو هم دعا کنید.

    سلام آقا وحید
    خوبید انشاءالله؟؟
    شهادت امام محمد باقر (ع) رو بهتون تسلیت میگم.
    آیه 12 سوره بقره رو برامون میذارید؟؟
    ممنون
    یا علی
    مرسی متوجه شدم
    میگم دیگه چشمهایمون هم دیگه همراهیم نمیکنه :d
    نه متوجه شدم ولش کن کلا چندروزه از عینک استفاده نمیکنم برای همین چشمام قد نمیداد:biggrin:
    اره همین عکس که عکس اواتارته دیگه این شخصه توی عکس دستش گل هست اما من پشتش چاقو هم میبینم
    سلام وحید جان داداش این عکس رو میشه واسم تفسیر کنی
    ایا من درست دیدم اونطورف گل چاقو پنهان شده یا من چشام قد نداده :biggrin:
    مدت زیادی از رقص قلم در دستانم دورم... قلم را می رقصانم...تا لذتش را فراموش نکنم...می دانم گاهی باید ایستاد... تا به مقصد رسید.....شب و روز ، خورشید و زمین در حرکتند... اما تو بایست.، ای زمان دست بردار از دویدن...:gol:

    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.p...33#post5644533
    نمي دونم
    بله چشم
    البته از عصر در تلاشم ولي هنوز موفق نشدم
    بازم ممنون
    سلام ممنون بابت اطلاع رسانيتون
    ولي من هر كاري مي كنم ثبت نمي شه؟:(
    اقا وحید تئوری صف شاید گذرونده باشین ...اینو نگاه تئوری صفه :w15::w15:

  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا