اره خوش باشي نغمه جان ايشالا
ميگم نغمه تو دوس نداري رو صندلي داغ بشيني؟؟
ميگم نغمه تو دوس نداري رو صندلي داغ بشيني؟؟
-
مرسی که وقت گذاشتی و خوندیشون
اینم از خصوصیات منه دیگه یهویی تصمیم میگیرم
اي جان بازم شمال
اوه پاييز اونجا معركس ها
منم خوبم چه خبرا؟؟
چه ميكني؟؟
سلام نغمه خانوم
مرسی شماهم خسته نباشین
خوب بهترین کاری بود که میشد کرد
راستش یه مدت بود که اون تاپیک مثل قبل نبود و بچه ها کمتر پست میزدن گفتم کاری کنم که بچه ها دوباره پستاهشون رو تو اون تاپیک بزنن ولی انگار رضایت بخش نبود
سلام نغمه جون خوبي؟؟
سلام...
منم خوبم مرسی
وای چه عکس خوشگلی بود...
ممنون نغمه جان
سلام خوبی نغمه جان؟
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/407789-%DA%A9%D8%A7%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7%D8%AA%D9%88%D8%B1-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D9%85%D9%81%D9%87%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%D9%84%D8%A8-%D9%88-%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D9%86%DB%8C
http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/407780-%DA%86%D8%B4%D9%85-%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B2%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%B2%DB%8C%D8%A8%D8%A7-%D9%88-%D8%B1%D9%88%DB%8C%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%A7%D8%B2-%D8%B2%D9%85%DB%8C%D9%86
salam
از شب ريشه سر چشمه گرفتم ، و به گرداب آفتاب ريختم.
بي پروا بودم : دريچه ام را به سنگ گشودم.
مغاك جنبش را زيستم.
هشياري ام شب را نشكافت، روشني ام روشن نكرد:
من ترا زيستم، شتاب دور دست!
رها كردم، تا ريزش نور ، شب را بر رفتارم بلغزاند.
بيداري ام سر بسته ماند : من خوابگرد راه تماشا بودم.
و هميشه كسي از باغ آمد ، و مرا نوبر وحشت هديه كرد.
و هميشه خوشه چيني از راهم گذشت ، و كنار من خوشه راز
از دستش لغزيد.
و هميشه من ماندم و تاريك بزرگ ، من ماندم و همهمه
آفتاب.
و از سفر آفتاب، سرشار از تاريكي نور آمده ام:
سايه تر شده ام
وسايه وار بر لب روشني ايستاده ام.
شب مي شكافد ، لبخند مي شكفد، زمين بيدار مي شود.
صبح از سفال آسمان مي تراود.
و شاخه شبانه انديشه من بر پرتگاه زمان خم مي شود.
نغمه جون...... این برای توئه....بازش کن...
[IMG]
اهوم همينطوري واسه تغيير فضا
خداروشکر پس...عزیزمی نغمه جونی..خوشحال شدم
تو خوب باشی منم خوبم جیگر.. کارا خوب پیش میره؟
naghme nazam chetore? delam vasat ye kochooloo shode bood -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
